hoaxer

جمله های نمونه

1. Bomb hoaxers brought chaos to the city yesterday.
[ترجمه گوگل]بمب‌افکن‌ها دیروز باعث هرج و مرج در شهر شدند
[ترجمه ترگمان]انفجار بمب دیروز باعث ایجاد آشوب در شهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The hoaxer had sent the police on a wild - goose chase.
[ترجمه گوگل]فریبکار پلیس را به تعقیب و گریز وحشی فرستاده بود
[ترجمه ترگمان]The پلیس را به دنبال شکار غاز وحشی فرستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The case example of the UK's Yorkshire Ripper Hoaxer however is a sobering reminder of the real link between backlog, convictions, and public safety.
[ترجمه گوگل]با این حال، نمونه موردی یورکشایر ریپر هوکسر در بریتانیا یادآور پیوند واقعی بین عقب ماندگی، محکومیت ها و امنیت عمومی است
[ترجمه ترگمان]با این حال، نمونه مورد استفاده از Ripper Yorkshire انگلستان یک یادآور sobering از ارتباط واقعی بین backlog، اعتقادات و امنیت عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In 197 a hoaxer, pretended to be an athlete.
[ترجمه گوگل]در سال 197 یک فریبکار، وانمود می کرد که یک ورزشکار است
[ترجمه ترگمان] توی پرواز ۱۹۷، وانمود می کردی که ورزش کار هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And sure enough, the hoaxer came forward.
[ترجمه گوگل]و مطمئناً، فریبکار جلو آمد
[ترجمه ترگمان]و البته به اندازه کافی مطمئن بودم که \"hoaxer\" اومد جلو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Both areas are monitored round the clock by surveillance cameras and detectives are hoping that the hoaxer has been captured on tape.
[ترجمه گوگل]هر دو منطقه به صورت شبانه روزی توسط دوربین های نظارتی زیر نظر گرفته می شوند و کارآگاهان امیدوارند که فریبکار روی نوار ضبط شده باشد
[ترجمه ترگمان]هر دو منطقه توسط دوربین های تجسسی کنترل می شوند و کارآگاهان امیدوارند که the در نوار ضبط شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The local newspapers dressed up the candidate as a hoaxer.
[ترجمه گوگل]روزنامه های محلی نامزد را به عنوان یک حقه باز پوشاندند
[ترجمه ترگمان]روزنامه های محلی کاندیدا را به عنوان hoaxer انتخاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the 1970s, 50 year old John Humble, also known as the Yorkshire Ripper Hoaxer, sent three letters and an audiotape to police, claiming that he was the UK's infamous Yorkshire Ripper murderer.
[ترجمه گوگل]در دهه 1970، جان هامبل 50 ساله، همچنین به عنوان هوکسر یورکشایر ریپر، سه نامه و یک نوار صوتی به پلیس فرستاد و ادعا کرد که او قاتل بدنام یورکشایر ریپر در بریتانیا است
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۷۰ جان Humble ۵۰ ساله معروف به the ری Hoaxer سه حرف و یک نوار صوتی به پلیس فرستاد و ادعا کرد که او یک قاتل معروف در انگلستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Meldrum—who has followed Bigfoot lore since he was a boy—had heard that Freeman was a hoaxer, "so I was very dubious, " he recalls.
[ترجمه گوگل]ملدروم - که از دوران کودکی افسانه های پاگنده را دنبال می کرد - شنیده بود که فریمن یک فریبکار است، "بنابراین من بسیار مشکوک بودم "
[ترجمه ترگمان]او به خاطر می آورد که \"Meldrum\" که از زمان کودکی از فرهنگ Bigfoot پیروی کرده است - شنیده بود که فریمن \"hoaxer\" است، بنابراین بسیار مشکوک بودم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• trickster, one who hoaxes

پیشنهاد کاربران

hoaxer ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: کلک‏زن
تعریف: کسی که معمولاً با روش های نرم‏افزاری یا الکترونیکی به کاربر رایانه کلک می‏زند|||متـ . کلک‏باز
حقه باز
شیاد - کلاهبردار

بپرس