hoard

/ˈhɔːrd//hɔːd/

معنی: ذخیره، احتکار، اندوخته، گنج، احتکار کردن، ذخیره کردن، انباشتن
معانی دیگر: توده کردن، اندوختن، کپه کردن، تلمبار کردن، بنداری کردن، گردآوری، پس افکنده، مال احتکار شده، جنس احتکاری، کالای بنداری شده، ذخیره کردن بیشتر باup

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a collection or supply of something that is hidden, stored, or guarded, as for use at a later time or to keep it from being stolen; cache.
مترادف: cache, reserve, stash, stockpile, store, supply
مشابه: accumulation, provision, stock

- The family keeps a hoard of food in the cellar in case of a disaster.
[ترجمه گوگل] خانواده در صورت بروز فاجعه انباری از مواد غذایی را در انبار نگهداری می کنند
[ترجمه ترگمان] خونواده ها یه عالمه غذا تو زیرزمین قایم می کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The police found a hoard of stolen goods in the warehouse.
[ترجمه گوگل] پلیس در این انبار انباری از کالاهای مسروقه کشف کرد
[ترجمه ترگمان] پلیس یه عالمه محموله دزدی تو انبار پیدا کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: hoards, hoarding, hoarded
• : تعریف: to collect or save up as a hoard.
مترادف: cache, pile, reserve, squirrel, stash, stockpile, store
مشابه: accumulate, amass, collect, gather, heap, save

- Many people hoarded sugar when prices began to soar.
[ترجمه گوگل] زمانی که قیمت ها شروع به افزایش کرد بسیاری از مردم شکر را احتکار کردند
[ترجمه ترگمان] بسیاری از مردم در هنگام اوج گرفتن قیمت شکر را احتکار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He was a miser who hoarded his wealth.
[ترجمه گوگل] او بخیلی بود که ثروتش را احتکار کرد
[ترجمه ترگمان] او خسیس بود که ثروت خود را جمع آوری کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: hoarder (n.)
• : تعریف: to collect things as a hoard.
مترادف: stockpile
مشابه: accumulate, amass, collect, heap, pile, stock

جمله های نمونه

1. a hoard of jewelry
گنجینه ای از گوهر

2. ants hoard grain
مورچه ها دانه می اندوزند.

3. an ant's winter hoard
ذخیره زمستانی مورچه

4. They've begun to hoard food and gaso-line and save their money.
[ترجمه گوگل]آنها شروع به احتکار مواد غذایی و خط بنزین کرده اند و پول خود را پس انداز کرده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها شروع به احتکار مواد غذایی و gaso می کنند و پول خود را ذخیره می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How many curios do you hoard in your study?
[ترجمه گوگل]در مطالعه خود چقدر کنجکاوی احتکار می کنید؟
[ترجمه ترگمان]چندتا curios توی اتاق مطالعه - ت داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He kept a little hoard of chocolates in his top drawer.
[ترجمه گوگل]او مقداری شکلات در کشوی بالایی خود نگه داشت
[ترجمه ترگمان]او مقداری شکلات را در کشوی بالایی خودش نگه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They dug up a hoard of Roman coins.
[ترجمه گوگل]آنها انباری از سکه های رومی را کندند
[ترجمه ترگمان]سکه های رومی را کندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is strange, people chase and hoard money, and even cheat the world to become rich only to finally leave it all behind. RVM
[ترجمه گوگل]عجیب است، مردم تعقیب می کنند و پول احتکار می کنند، و حتی دنیا را فریب می دهند تا ثروتمند شوند تا در نهایت همه چیز را پشت سر بگذارند RVM
[ترجمه ترگمان]عجیب است، مردم پول را دنبال می کنند و احتکار می کنند، و حتی دنیا را هم فریب می دهند تا ثروتمند شوند، و سرانجام همه چیز را پشت سر بگذارند rvm
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His hoard is overripe for commerce.
[ترجمه گوگل]انبار او برای تجارت بسیار رسیده است
[ترجمه ترگمان]ذخایر او برای تجارت overripe
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Alistair rushed in as we hoard the record loudly scraped off the turntable.
[ترجمه گوگل]در حالی که ما رکورد را با صدای بلند از روی صفحه گردان خراشیده بودیم، آلیستر وارد شد
[ترجمه ترگمان]الیستر با سرعت رکورد را جمع کرد و گرامافون را جمع کرد و صفحه گرامافون را تراشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Disney, which has a large cash hoard, also might be interested, sources said.
[ترجمه گوگل]منابع گفتند که دیزنی، که دارای یک انبار بزرگ پول نقد است، نیز ممکن است علاقه مند باشد
[ترجمه ترگمان]به گفته منابع، دیزنی، که یک اندوخته نقدی بزرگ دارد، ممکن است علاقه مند باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For a lifetime pharaohs would carefully hoard possessions to carry with them on their journey into eternal life.
[ترجمه گوگل]فرعون ها برای یک عمر با احتیاط اموالی را جمع می کردند تا در سفر خود به زندگی ابدی با خود حمل کنند
[ترجمه ترگمان]برای یک دوره از عمر فرعون، فراعنه با دقت دارایی خود را برای حمل آن ها به زندگی ابدی ذخیره می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The hoard can therefore be dated to about 62 some thirty years earlier than ha previously been thought.
[ترجمه گوگل]بنابراین می توان تاریخ احتکار را حدود 30 سال زودتر از آنچه قبلاً تصور می شد به 62 سال رساند
[ترجمه ترگمان]بنابراین این ذخایر را می توان به حدود ۶۲ حدود سی سال قبل از آنچه قبلا تصور شده بود، اختصاص داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I kept my own secret hoard of chocolate cookies in a big tin under the sink.
[ترجمه گوگل]من انبار مخفی خودم از کلوچه های شکلاتی را در یک قوطی بزرگ زیر سینک نگه داشتم
[ترجمه ترگمان]من ذخیره مخفی شیرینی های شکلاتی را در یک قوطی بزرگ زیر سینک نگه داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ذخیره (اسم)
stock, hoard, store, accumulation, reserve, supply, reservoir, reservation, spare, stockpile

احتکار (اسم)
hoard, hoarding, speculation

اندوخته (اسم)
hoard, store, reserve, nest egg

گنج (اسم)
hoard, treasure, treasure trove

احتکار کردن (فعل)
hoard, engross, speculate

ذخیره کردن (فعل)
stock, lay in, hoard, store, stash, lay by

انباشتن (فعل)
assemble, accumulate, stack, fill, stuff, cumulate, hoard, bulk, agglomerate, hill, garner, stash, stow

تخصصی

[حقوق] احتکار کردن، اندوختن

انگلیسی به انگلیسی

• accumulation or supply that has been carefully gathered and set aside in a safe place, stockpile, store; treasure
collect, gather, amass, stockpile (i.e. food, money, etc.)
if you hoard things, you save or store them, often in secret, because they are valuable or important to you.
a hoard is a store of things you have saved.
see also hoarding.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To accumulate or store away in a secretive or excessive manner 📦
🔍 مترادف: Stockpile
✅ مثال: She tends to hoard supplies, keeping more than she actually needs
زیرخاکی؛ دفینه؛ ذخیره؛ گنج؛ اندوخته؛ احتکار؛ ذخیره کردن؛ انباشتن؛ اندوختن؛ احتکار کردن
To hoard means to collect or amass a large quantity of something, often with the intention of keeping it for oneself and not sharing it with others.
جمع آوری کردن یا انباشتن مقدار زیادی از چیزی، اغلب به قصد نگهداری آن برای خود و به اشتراک نگذاشتن آن با دیگران .
...
[مشاهده متن کامل]

ذخیره کردن
مثال؛
She hoarded books and had a massive collection.
A person might say, “I tend to hoard sentimental items because they hold emotional value. ”
In a discussion about saving money, someone might advise, “Don’t hoard cash under your mattress. Invest it wisely. ”

Hoard:
1. احتکار و ذخیره کردن، اندوختن و انباشتن ( v )
2. دفینه، زیرخاکی ( n )
3. ذخیره، اندوخته، گنج ( n )
As hoard
مانند گنج
Huge hoard
احتکار بزرگ
a stock or store of money or valued objects, typically one that is secret or carefully guarded
گنج
hoard ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: دفینه
تعریف: مجموعه ای از اشیای ارزشمند که در زمین دفن شده اند
انبوه
⁦✔️⁩گنجینه/مجموعه/کپه ای از چیزی با ارزش یا مهم،
ذخیره/ اندوخته ای از یک شی قیمتی و با ارزش،
( باستان شناسی ) گنج پنهان
A 🔎hoard🔎 is a store of things that you have saved and that are valuable or important to you or you do not want other people to have
...
[مشاهده متن کامل]

. E. g
- Archaeologists excavate 🔎hoard🔎 of rare silver coins
- Ancient Greek breakthrough after treasure hoard discovery: something special

احتکار ( کردن )
– We found a huge hoard of tinned food in the basement
– The police found a hoard of stolen goods in the warehouse
– During the war people began hoarding food and supplies
اَبَرَندوزیدن.
اَبَرَندوختن.
ابرَنباشتن.
احتکاریدن.
ابرَنباریدن.
احتکار و ذخیره کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس