ho

/ˈhoʊ//həʊ/

معنی: اهای، اهوی، ای، های، ها
معانی دیگر: (ندا برای جلب توجه یا نشان دادن جهت حرکت) هو!، هی !، (ندا به نشان شگفتی یا خوشی) او!، به !، به به !، مخفف : (شیمی - نشان هولمیم) (holmium)، علامت تعجب و خوشوقتی یا غضب ها، اهوی، های

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: symbol of the chemical element holmium.

جمله های نمونه

1. He has warned some of his more gung ho generals about the consequences of an invasion.
[ترجمه گوگل]او به برخی از ژنرال های تفنگدار تر خود در مورد عواقب یک تهاجم هشدار داده است
[ترجمه ترگمان]او به برخی از more ho درباره عواقب حمله هشدار داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ho, ho! What have we here?
[ترجمه گوگل]هو، هو! ما اینجا چی داریم؟
[ترجمه ترگمان]! هو، هو ما اینجا چی داریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ho hum, another nice job down the drain.
[ترجمه گوگل]هوم، یک کار خوب دیگر در زهکشی
[ترجمه ترگمان]هو، یه کار خوب دیگه تو فاضلاب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. 'Heave ho!' cried the sailors as they raised the anchor.
[ترجمه گوگل]هیو هو! در حالی که ملوانان لنگر را بالا می بردند فریاد زدند
[ترجمه ترگمان]! بکشید کنار ملاحان همان طور که لنگر را بلند کرده بودند بانگ زد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Shops in Ho Chi Minh City are stacked with goods.
[ترجمه گوگل]مغازه ها در شهر هوشی مین مملو از کالاها هستند
[ترجمه ترگمان]مغازه ها در شهر \"هو چی مین\" پر از کالا شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The US believed Ho Chi Minh was a puppet of the Chinese.
[ترجمه گوگل]ایالات متحده معتقد بود هوشی مین دست نشانده چینی ها است
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده معتقد بود که هو چی مین یک عروسک خیمه شب بازی از چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. "Ha ha, ho ho," he chortled.
[ترجمه گوگل]او با صدای بلند گفت: "ها ها، هو هو "
[ترجمه ترگمان]او با خنده گفت: هاها ها هو!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Heave ho, my hearties!
[ترجمه گوگل]هیو هو، دلهای من!
[ترجمه ترگمان]عزیزان من، بکشید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wang Ho - fu scratched his head and looked hesitantly at Wu Sun - fu, whose face was tense.
[ترجمه گوگل]وانگ هو فو سرش را خاراند و با تردید به وو سون فو نگاه کرد که صورتش متشنج بود
[ترجمه ترگمان]\"وانگ هو\" سرش را خاراند و با تردید به وو سان که چهره اش ناآرام بود نگاهی انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The experiment of Tm, Ho:YLF laser is conducted for different output couplings, and the optimum output coupler transmission is 2% when the crystal is kept at room temperature.
[ترجمه گوگل]آزمایش لیزر Tm، Ho:YLF برای کوپلینگ‌های خروجی مختلف انجام می‌شود و زمانی که کریستال در دمای اتاق نگهداری می‌شود، انتقال کوپل خروجی بهینه 2٪ است
[ترجمه ترگمان]آزمایش مقدار Tm، هو: لیزر YLF برای کوپلینگ های خروجی مختلف انجام می شود و خروجی مبدل زمانی ۲ % است که کریستال در دمای اتاق نگهداری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Another one is the disassociation of haem by haem oxygenase(HO), The second one is the main path.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر تفکیک هم توسط هم اکسیژناز (HO) است، دومی مسیر اصلی است
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از آن ها disassociation of توسط haem oxygenase (هو)، دومین مسیر، مسیر اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the Communist-led liberated areas, Gung Ho was the only possible way to achieve production.
[ترجمه گوگل]در مناطق آزاد شده تحت رهبری کمونیست ها، گونگ هو تنها راه ممکن برای دستیابی به تولید بود
[ترجمه ترگمان]در مناطق آزاد شده به رهبری کمونیست، Gung الله تنها راه ممکن برای رسیدن به تولید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective:To probe into the advantage of using Ho:YAG laser under arthroscope and improved quadricepsplasty to treat the straighten stiff knee joint and the way of early recovery.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی مزیت استفاده از لیزر Ho:YAG در زیر آرتروسکوپ و بهبود جراحی چهارسر ران برای درمان صاف کردن مفصل سفت زانو و راه بهبودی زودهنگام
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی مزیت استفاده از Ho: لیزر yag تحت arthroscope و بهبود quadricepsplasty برای درمان موضعی محکم زانو و روش بهبود زودرس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As she went along, Ho Hsiu - mei shouted, " Down with Chamber - pot Tu !
[ترجمه گوگل]همانطور که او پیش می رفت، هو هسیو می فریاد زد: "مرگ چمبر - پات تو!
[ترجمه ترگمان]در حالی که او می رفت، هو هو هو با عصبانیت فریاد زد: هی with Chamber!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Ho Lung 's hatred of the rich had become legendary in China.
[ترجمه گوگل]نفرت هو لونگ از ثروتمندان در چین افسانه ای شده بود
[ترجمه ترگمان]نفرت Ho از ثروتمندان در چین افسانه ای شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] هولمیم - عنصر سه ظرفیتی نقره فام

انگلیسی به انگلیسی

• hi!, hello! (used to attract attention); hey! (used to express surprise or pleasure)
whore, bimbo (offensive slang)

پیشنهاد کاربران

This term is a derogatory slang for a promiscuous or sexually promiscuous woman. It is often used as an insult.
اصطلاح عامیانه تحقیرآمیز
زن بی بند و بار یا بی عفت ( به ویژه در امور جنسی ) . اغلب به عنوان توهین استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
He called her a ho after she slept with multiple partners.
In a discussion about slut - shaming, someone might say, “Using the term ‘ho’ perpetuates harmful stereotypes. ”
Another might comment, “It’s important to challenge the notion that a woman’s worth is defined by her sexual behavior. ”

سِنده
خراب خانم "\
هم معنیش slut
do not use this word🤫
توی عامه به معنی زن هرزه ( بدکاره ) هست که یک ضرب المثل هم داره که میگهbros before hoes که یعنی برادر ( رفیق ) قبل از زن بدکاره ( الویت با رفیق هست تا با زن بدکاره )
( HO ) : [ اصطلاح آکواریم]به توان خروجی زیاد یا ماکزیمم لامپ های فلورسنت گویند و مخفف High Output Fluorescent lighting میباشد
در زبان عامیانه به معنی زن بدکاره است

بپرس