hives

/ˈhaɪvz//haɪvz/

معنی: کهیر، ورم کهیر
معانی دیگر: (پزشکی) کهیر (urticaria هم می گویند)، طب کهیر

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: (used with a sing. or pl. verb) a mild illness characterized by the eruption of small, itchy bumps on the skin, often as an allergic reaction.

جمله های نمونه

1. each year the colony hives more than 200 pounds of honey
هر ساله این دسته ی زنبور بیش از 200 پوند عسل انباشته می کند.

2. She broke out in hives after eating strawberries.
[ترجمه سلمان زاده] پس از خوردن توت فرنگی، ناگهان کهیر زد.
|
[ترجمه گوگل]او پس از خوردن توت فرنگی دچار کهیر شد
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه توت فرنگی می خورد، از کندو خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The apiary was nearby; half a dozen hives faced south down the slope.
[ترجمه گوگل]زنبورستان در همان نزدیکی بود نیم دوجین کندو رو به جنوب پایین شیب بود
[ترجمه ترگمان]The نزدیک بود؛ شش نفر از آن ها در پایین شیب به طرف جنوب حرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A scent of honey wafted up from the hives.
[ترجمه گوگل]بوی عسل از کندوها می پیچید
[ترجمه ترگمان]بوی عسل از درمانگاه به مشام می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hives erupted all over her face and hands.
[ترجمه سلمان زاده] صورت و دستان او پر از کهیر شد
|
[ترجمه گوگل]کهیر در تمام صورت و دستانش فوران کرد
[ترجمه ترگمان]همه چیز از روی صورت و دست هایش جاری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I start to break out in enormous hives that cover my whole body.
[ترجمه گوگل]من شروع به شکستن کهیرهای عظیمی کردم که تمام بدنم را می پوشاند
[ترجمه ترگمان]شروع می کنم به جدا شدن از کهیر عظیمی که کل بدنم رو پوشش میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mike will now have to feed his hives with a specially prepared solution of sugar and water.
[ترجمه گوگل]مایک اکنون باید کندوهای خود را با محلول مخصوص شکر و آب تغذیه کند
[ترجمه ترگمان]حالا مایک باید با یک محلول مخصوص از شکر و آب، کندوهای خود را تغذیه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The study of social policy particularly hives off a specific area of social activity in a way that must violate subject boundaries.
[ترجمه گوگل]مطالعه سیاست اجتماعی به ویژه حوزه خاصی از فعالیت های اجتماعی را به گونه ای که باید مرزهای موضوعی را نقض کند، از بین می برد
[ترجمه ترگمان]مطالعه سیاست اجتماعی به ویژه در حوزه خاصی از فعالیت اجتماعی کندو می کند که باید مرزه ای سوژه را زیر پا بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They evoke romantic images of humming orchard hives and summer sweetness, presided over by veiled eccentrics steeped in arcane lore.
[ترجمه گوگل]آنها تصاویری عاشقانه از زمزمه کندوهای باغ و شیرینی تابستان را تداعی می کنند که توسط افراد عجیب و غریب پوشیده شده در افسانه های محرمانه اداره می شود
[ترجمه ترگمان]آن ها تصاویری رمانتیک از وزوز زنبور میوه و شیرینی تابستانی را به وجود می آورند که به ریاست eccentrics نقاب دار در دانش سری به کار گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Honey-bees lives in hives in large societies of about 000 bees.
[ترجمه گوگل]زنبورهای عسل در جوامع بزرگ حدود 000 زنبور در کندوها زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]زنبوره ای عسل در جوامع بزرگ حدود ۱۰۰۰۰ زنبور زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The pop of all Necromunda's hives is uncountable.
[ترجمه گوگل]صدای تمام کندوهای نکروموندا غیرقابل شمارش است
[ترجمه ترگمان]پشت همه کندوهای Necromunda بی شماری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We've got hives full of honey for the right kind of honeybees.
[ترجمه گوگل]ما کندوهای پر از عسل برای نوع مناسب زنبورهای عسل داریم
[ترجمه ترگمان]تو کندو زنبور عسل پر از عسل داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She often went to sit quietly beside the hives, in the bee-field or on the moor.
[ترجمه گوگل]او اغلب می‌رفت تا آرام کنار کندوها، در مزرعه زنبور عسل یا در تالاب بنشیند
[ترجمه ترگمان]اغلب اوقات در کنار کندو یا در خلنگ زار یا در خلنگ زار آرام می نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The construction of the hives must meet certain required specification and dimensions that are very critical in making the hives homely for the bees during and after colonization of the apiary .
[ترجمه گوگل]ساخت کندوها باید دارای مشخصات و ابعاد خاصی باشد که در خانه سازی کندوها برای زنبورها در طول و بعد از کلون سازی زنبورستان بسیار حیاتی است
[ترجمه ترگمان]ساخت کندو باید مشخصات و ابعاد مورد نیاز خاصی را برآورده کند که در ساخت کندو برای زنبورها در طول و پس از استعمار of بسیار مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. To find out, Von Frisch built special hives, each with only one honeycomb.
[ترجمه گوگل]برای پی بردن به این موضوع، فون فریش کندوهای خاصی ساخت که هر کدام تنها یک لانه زنبوری داشتند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، (وون میزز برای پیدا کردن کندوهای ویژه ای، هر یک از آن ها تنها یک کندو دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کهیر (اسم)
bay, hives, wheal

ورم کهیر (اسم)
hives

انگلیسی به انگلیسی

• rash, allergic skin reaction

پیشنهاد کاربران

a condition in which a person's skin develops red raised areas
شرایطی که در آن پوست فرد دارای نواحی برجسته قرمز می شود
** کَهیر ( Hives, also known as urticaria ) واکنش آلرژیک حاد یا مزمن به شکل ورم دانه های گرد سرخ بر روی پوست که با خارش شدید همراه است. کهیر آماس و ورمی است در پوست بدن که شبیه به آماسی که از برخورد گزنه پدید می آید.
...
[مشاهده متن کامل]

She broke out in hives after eating strawberries.
Mould from trees can cause itchy eyes, sneezing, and hives.
Symptoms of food allergies can include hives, abdominal cramps, and an irregular heartbeat.
I was taking steroids as a treatment for hives.
My daughter has been suffering from hives recently.

hiveshives
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/hives
wheal
کهیر

بپرس