hivemind

مثال: *The forum has a hivemind mentality where dissenting opinions are not tolerated. *
انجمن ذهن جمعی داره که توش نظر مخالف تحمل نمی شه.
2. ** ( دیجیتال – فرهنگ اینترنتی ) :**
در جوامع آنلاین، اشاره به حالتی که کاربران همگی یک نظر غالب را دنبال می کنند و مخالفت ها سرکوب می شود.
3. ** ( استعاری – فلسفی ) :**
تصویر ذهنی از کندوی زنبور، جایی که همه اعضا هماهنگ و یک دست عمل می کنند، بدون استقلال فردی.
- - -
🔸 مترادف ها:
groupthink – collective mind – herd mentality – mass conformity – communal consciousness
- - -
🔸 نکته ی فرهنگی و اضافی:
- در انگلیسی، *hivemind* بار منفی دارد و به نبود استقلال فکری اشاره می کند.
- در فرهنگ اینترنتی، این اصطلاح برای نقد جوامع آنلاین یا گروه هایی به کار می رود که فقط یک نظر غالب را می پذیرند.