1. The baseball hitter fumbled his attempt to catch it.
[ترجمه گوگل]بازیکن بیسبال تلاش خود را برای گرفتن آن به اشتباه انجام داد
[ترجمه ترگمان]توپ بیسبال در جستجوی آن بود که آن را بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توپ بیسبال در جستجوی آن بود که آن را بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She is an excellent hitter and able to drive the ball beyond 200 metres.
[ترجمه mj] او یک ضربه زن عالی است و می تواند توپ را بیش از 200 متر براند.|
[ترجمه گوگل]او یک ضربه زن عالی است و می تواند توپ را بیش از 200 متر رانندگی کند[ترجمه ترگمان]او یک hitter عالی است و می تواند توپ را به بیش از ۲۰۰ متر براند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He'd be a better hitter if he could learn to pull.
[ترجمه گوگل]اگر می توانست کشیدن کشیدن را یاد بگیرد، ضربه زننده بهتری بود
[ترجمه ترگمان]اگر می توانست یاد بگیرد چه ضربه ای بهتر از آن خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر می توانست یاد بگیرد چه ضربه ای بهتر از آن خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. If this was baseball, the next hitter would have gotten a fastball to the temple.
[ترجمه گوگل]اگر این بیسبال بود، مهاجم بعدی یک توپ سریع به شقیقه میرسید
[ترجمه ترگمان]اگه بیس بال بود ضربه بعدی توپ رو به معبد می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگه بیس بال بود ضربه بعدی توپ رو به معبد می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I was a designated hitter there, and every day I got three or four ABs.
[ترجمه گوگل]من یک ضربه زن تعیین شده در آنجا بودم و هر روز سه یا چهار AB می گرفتم
[ترجمه ترگمان]آنجا کسی بود که در آنجا به من ضربه می زد و هر روز سه چهار ساعت وقت داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آنجا کسی بود که در آنجا به من ضربه می زد و هر روز سه چهار ساعت وقت داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Leadoff hitter Brett Hardy, a lefty, hit a line drive to left field.
[ترجمه گوگل]برت هاردی، ضربهزننده لیداف، چپگرا، با یک خط درایو به زمین چپ برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]\"Brett هاردی hitter\" (Brett هاردی)، بازیکن lefty، به سمت چپ به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]\"Brett هاردی hitter\" (Brett هاردی)، بازیکن lefty، به سمت چپ به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. As with the designated hitter, there would be different rules in different leagues.
[ترجمه گوگل]همانطور که در مورد بازیکن تعیین شده، قوانین متفاوتی در لیگ های مختلف وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اما در مورد the، قوانین دیگری در فرسنگ ها مختلف وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما در مورد the، قوانین دیگری در فرسنگ ها مختلف وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Sox want Canseco, the designated hitter in 199 to play right.
[ترجمه گوگل]سوکس می خواهد Canseco، مهاجم تعیین شده در سال 199، درست بازی کند
[ترجمه ترگمان]رد ساکس \"- Canseco\" رو می خوان \"hitter که در ۱۹۹ قرار داره تا درست بازی کنه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رد ساکس \"- Canseco\" رو می خوان \"hitter که در ۱۹۹ قرار داره تا درست بازی کنه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We have the hitter sit on the ball swinging a bat.
[ترجمه گوگل]از ضربهگیر میخواهیم روی توپ بنشینیم و چوب را بچرخانیم
[ترجمه ترگمان]ما the رو داریم که روی توپ نشسته و یه چوب بیس بال رو تاب میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما the رو داریم که روی توپ نشسته و یه چوب بیس بال رو تاب میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The hitter had to hang in there until he hit the ball or struck out.
[ترجمه گوگل]مهاجم باید در آنجا آویزان می شد تا زمانی که به توپ ضربه می زد یا به بیرون ضربه می زد
[ترجمه ترگمان]ضربه زن به آن جا مانده بود تا به توپ ضربه بزند یا به آن ضربه بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ضربه زن به آن جا مانده بود تا به توپ ضربه بزند یا به آن ضربه بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Finley was shading the lefty spray hitter toward left.
[ترجمه گوگل]فینلی در حال سایه زدن به اسپری گیر چپ به سمت چپ بود
[ترجمه ترگمان]فینلی داشت به سمت چپ ضربه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فینلی داشت به سمت چپ ضربه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Every hitter likes fastballs, just like everybody likes ice cream.
[ترجمه گوگل]هر کسی که می زند، توپ های سریع را دوست دارد، درست مثل همه بستنی ها
[ترجمه ترگمان]هر زنی از fastballs خوشش میاد، درست مثل همه بستنی دوست داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر زنی از fastballs خوشش میاد، درست مثل همه بستنی دوست داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The Yankees recognized that Gehrig was a good hitter.
[ترجمه گوگل]یانکی ها متوجه شدند که گریگ یک ضربه زن خوب است
[ترجمه ترگمان]یانکی ها اون Gehrig رو خوب تشخیص دادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یانکی ها اون Gehrig رو خوب تشخیص دادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Where do the pitcher and the hitter stand?
[ترجمه گوگل]پارچ و ضربه زن کجا ایستاده اند؟
[ترجمه ترگمان]پارچ و the رو کجا میذاری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پارچ و the رو کجا میذاری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید