تلنگر زدن
بازدید کننده
Became hitضربه دید یا ضربه خورد
Became hits طرفدار پیدا کرد یا موفق شد
Became hits طرفدار پیدا کرد یا موفق شد
پر طرفدار ( به خصوص در مورد موسیقی )
Top hits = بیشترین بازدید ها ( مثلا : آهنگ های که بیشترین بازدید را داشته اند )
بازخورد، بازدید
اتفاق افتادن
بازدید
بازدیدها
برخورد کردن
ضربه زد
طرفدار ی کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)