1. a hitherto unprecedented event
رویدادی که تاکنون بی سابقه بوده است
2. the hitherto untold story of his death
داستان فوت او که تاکنون گفته نشده است
3. A hitherto unthinkable question was asked.
[ترجمه گوگل]سوالی مطرح شد که تا آن زمان غیرقابل تصور بود
[ترجمه ترگمان]یک سوال که تا به حال باور نکردنی بود مطرح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Mira revealed hitherto unsuspected talents on the cricket pitch.
[ترجمه گوگل]میرا استعدادهای نامعلومی را در زمین کریکت نشان داد
[ترجمه ترگمان]میرا تا کنون استعدادش را روی زمین کریکت فاش کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Hitherto he had experienced no great success in his attempt.
[ترجمه گوگل]او تا به حال هیچ موفقیت بزرگی را در تلاش خود تجربه نکرده بود
[ترجمه ترگمان]تاکنون توفیق بزرگی در تلاش او دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There are proposals to phrase out the hitherto separate Department of Economic Geography.
[ترجمه گوگل]پیشنهادهایی برای بیان بخش تا به حال مجزای جغرافیای اقتصادی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]پیشنهاداتی برای بیان این موضوع که تا به حال بخش جداگانه ای از جغرافیای اقتصادی را در بر دارد، وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Her life hitherto had been devoid of adventure.
[ترجمه گوگل]زندگی او تا آن زمان خالی از ماجراجویی بود
[ترجمه ترگمان]زندگی او تا به حال عاری از ماجراجویی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Edenderry, hitherto a small village in the parish of Seagoe, became officially part of Portadown in 1840.
[ترجمه گوگل]Edenderry که تا به حال یک دهکده کوچک در محله Seagoe بود، در سال 1840 به طور رسمی بخشی از Portadown شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۴۰ یک روستای کوچک در کلیسای Seagoe در سال ۱۸۴۰ یک روستای کوچک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. French astronomers have found a hitherto unknown galaxy.
[ترجمه گوگل]ستاره شناسان فرانسوی یک کهکشان ناشناخته را پیدا کردند
[ترجمه ترگمان]ستاره شناسان فرانسوی یک کهکشان که تا کنون ناشناخته هستند را پیدا کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. As such, it has not hitherto constituted a particularly significant form of protest either numerically or politically.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، تا کنون شکل خاصی از اعتراض را چه از نظر عددی و چه از نظر سیاسی تشکیل نداده است
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، تا به حال شکل بسیار قابل توجهی از اعتراض به صورت عددی یا سیاسی تشکیل نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Moreover by the 1750s the provincial parlements, hitherto relatively inactive, were increasingly following the lead of that of Paris.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در دهه 1750، پارلمان های استانی، که تاکنون نسبتاً غیرفعال بودند، به طور فزاینده ای از پارلمان پاریس پیروی می کردند
[ترجمه ترگمان]به علاوه، پارلمان های ایالتی تا آن زمان نسبتا غیر فعال بودند، به طور فزاینده ای از رهبری پاریس پیروی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But the wealthy businessmen who hitherto have been his best customers are counting their change these days.
[ترجمه گوگل]اما تاجران ثروتمندی که تاکنون بهترین مشتریان او بوده اند، این روزها در حال شمارش تغییرات خود هستند
[ترجمه ترگمان]اما تجار ثروتمند که تا به حال بهترین مشتریان او بوده اند در حال شمارش تغییر در این روزها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Their refusal to acknowledge the hitherto unfair rating of widows, widowers and single people.
[ترجمه گوگل]امتناع آنها از اعتراف به رتبهبندی ناعادلانه تا کنون بیوهها، بیوهها و افراد مجرد
[ترجمه ترگمان]امتناع آن ها از پذیرش این میزان ناعادلانه بیوه زنان، مردان مجرد و افراد مجرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Hitherto the instrumental approach to law has been criticized as inadequate to provide a coherent explanation for contradictory tendencies in legal developments.
[ترجمه گوگل]تاکنون رویکرد ابزاری به حقوق به عنوان ناکافی برای ارائه توضیحی منسجم برای گرایشات متناقض در تحولات حقوقی مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]تاکنون رویکرد ابزاری به قانون به عنوان عدم ارائه توضیح منسجم برای گرایش ها متناقض در تحولات قانونی مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She believes the mistake psychoanalysis has made hitherto is aiming to shore up a kind of finished and defined ego.
[ترجمه گوگل]او معتقد است اشتباهی که روانکاوی تاکنون مرتکب شده است، با هدف تقویت نوعی ایگوی تمام شده و تعریف شده است
[ترجمه ترگمان]او معتقد است که اشتباهی که روان کاوی تا به حال انجام داده است، رسیدن به نوعی از نفس کامل و مشخص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید