رو غلتک افتادن
مثلا
We're just starting to hit our stride
ما تازه کار و بارمون روی گرفته
لایک یادتون نره
مثلا
ما تازه کار و بارمون روی گرفته
لایک یادتون نره
روی دور افتادن و مطمئن قدم برداشتن بعد از قدم های آهسته در شروع انجام کاری که اخیرا آغاز کرده اید
Achieve a steady, effective pace, as in After the first few laps around the track
to become familiar with and confident at something you have recently started doing