• : تعریف: (slang) to go to bed. • مترادف: crash, hit the hay, retire
جمله های نمونه
1. It's one o'clock - time to hit the sack.
[ترجمه Srw] ساعت یک است. . . وقتشه به رختخواب بروم
|
[ترجمه میرزائی] ساعت یک شبه وقت خوابه
|
[ترجمه گوگل]ساعت یک است - زمان ضربه زدن به گونی است [ترجمه ترگمان]ساعت یک بعد از ظهر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Then the two cups of decaff before you hit the sack.
[ترجمه گوگل]سپس دو فنجان کافئین را قبل از اینکه به گونی بزنید [ترجمه ترگمان]بعدش دوتا فنجون of قبل از اینکه تو کیسه رو بزنی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I'm ready to hit the sack.
[ترجمه 블루투스] آماده ام ک ب کیسه ی خواب بروم
|
[ترجمه گوگل]من حاضرم به گونی ضربه بزنم [ترجمه ترگمان]من حاضرم بخوابم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. When they do, they hit the sack for marathon love-making sessions - that's once Bill's made the bed!
[ترجمه گوگل]وقتی این کار را انجام میدهند، برای جلسات ماراتن عشقبازی به گونی میزنند - این یک بار است که بیل تخت را مرتب کرده است! [ترجمه ترگمان]وقتی آن ها این کار را می کنند، آن ها به یک گونی برای دو ماراتون عشق بازی می کنند - این زمانی است که بیل هم بس تر را درست کرده! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Its getting late, i should better hit the sack, until time, have a good life folks.
[ترجمه امین] داره دیر وقت میشه، بهتره برم بخوابم، تا دیدار بعد، ایام به کام رفقا🙋
|
[ترجمه گوگل]دیر شده است، بهتر است که به گونی ضربه بزنم، تا زمان، زندگی خوبی داشته باشیم [ترجمه ترگمان]دیر شده، بهتره برم بخوابم، تا وقتی که یک زندگی خوب داشته باشم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Gloria : I think I'm gonna hit the sack too. Sweet dreams, everyone.
[ترجمه گوگل]گلوریا: فکر میکنم من هم به گونی ضربه بزنم رویاهای شیرین همه [ترجمه ترگمان] فکر کنم منم باید برم بخوابم خوابای خوب ببینی، همه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Man, I'm beat. I'm going to hit the sack.
[ترجمه امین] پسر من خسته و کوفته ام. میرم بخوابم
|
[ترجمه گوگل]مرد، من کتک خورده ام می روم گونی را بزنم [ترجمه ترگمان]مرد، من کتک خوردم میرم بخوابم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I'm going to hit the sack, I'm exhausted.
[ترجمه گوگل]می روم گونی را بزنم، خسته شدم [ترجمه ترگمان]من می رم بخوابم، خسته شدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. What time did you finally hit the sack last night, Morgan?
[ترجمه ولی پور] خانواده مورگان دیشب چه ساعتی به رختخواب رفتن
[ترجمه گوگل]دیشب بالاخره ساعت چند بودی مورگان؟ [ترجمه ترگمان]دیشب چه ساعتی به ساک زدی، مورگان؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Louis was so tired that he hit the sack soon after supper.
[ترجمه گوگل]لویی آنقدر خسته بود که بلافاصله بعد از شام به گونی ضربه زد [ترجمه ترگمان]لوئیز خیلی خسته بود که بعد از شام به رختخواب رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The spiffy thing is to hit the sack at once.
[ترجمه گوگل]چیز بد این است که یکباره به گونی ضربه بزنی [ترجمه ترگمان]مساله مهم اینه که یه بار به این کیسه ضربه بزنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Now, let's get out of here and hit the sack.
[ترجمه گوگل]حالا بیا از اینجا برویم و گونی را بزنیم [ترجمه ترگمان]حالا بیا از اینجا بریم بیرون و بریم تو کیسه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I've got a busy day tomorrow, so I think I'll hit the sack.
[ترجمه گوگل]فردا روز پرمشغله ای دارم، پس فکر می کنم به گونی ضربه بزنم [ترجمه ترگمان]فردا روز شلوغی دارم، پس فکر کنم باید برم بخوابم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• go to sleep
پیشنهاد کاربران
برو بخواب.
1 - idiom ( also hit the hay ) infml/ to go to bed in order to sleep اصطلاح، غیر رسمی/ خوابیدن، کپه مرگ گذاشتن I’ve got a busy day tomorrow, so I think I’ll hit the sack. 2 - it can also be used as a euphemism for engaging in sexual activity. ... [مشاهده متن کامل]
همچنین می تواند به عنوان یک تعبیر برای درگیر شدن در فعالیت جنسی استفاده شود. “I’m ready to hit the sack… with someone special!”
Hit the sack یعنی برو بخواب
I'm gonna hit the sack میرم بکپم ( میرم کپه کنم )
خوابیدن، کپیدن، تمرگیدن، خفتن Synonym: Turn in, Hit the hey, Hit the pillow e. g. : Let's hit the sack. We have to get an early start in the morning
I have to get up early for work tomorrow, so I think I'd better hit the sack.