1. The National Theatre hit the jackpot with its first musical, "Guys and Dolls".
[ترجمه گوگل]تئاتر ملی با اولین نمایش موزیکال خود، «بچه ها و عروسک ها» به جکپات رسید
[ترجمه ترگمان]تئاتر ملی با اولین موسیقی خود، \"بچه ها و اعضای گروه\" به the رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I hit the jackpot.
3. Owens hit the jackpot in his first professional game with the Cowboys.
[ترجمه گوگل]اونز در اولین بازی حرفه ای خود با کابوی ها به جکپات دست یافت
[ترجمه ترگمان]اونز در اولین بازی حرفه ای خود با the به jackpot رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. United hit the jackpot with a 5-0 win over Liverpool.
[ترجمه گوگل]یونایتد با پیروزی 5-0 مقابل لیورپول به جکپات دست یافت
[ترجمه ترگمان]با پیروزی ۵ بر ۰ در لیورپول، تیم منچستر یونایتد را شکست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Unemployed roadsweeper Mickey Reid hit the jackpot when his £4 Lotto ticket won him £ 8m.
[ترجمه گوگل]میکی رید، جادهروی بیکار، زمانی که بلیط لوتوی 4 پوندی او 8 میلیون پوند به دست آورد، به جکپات رسید
[ترجمه ترگمان]roadsweeper Unemployed، میکی ماوس، در حالیکه بلیط ۴ £ او ۸ میلیون پوند به او رسید، دست به این کار زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He really hit the jackpot when he married Cindy.
[ترجمه گوگل]وقتی با سیندی ازدواج کرد واقعاً به جکپات رسید
[ترجمه ترگمان]اون واقعا وقتی با سیندی ازدواج کرد به the زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The 198Sunflowers tour hit the jackpot.
[ترجمه گوگل]تور 198 Sunflowers به یک جکپات رسید
[ترجمه ترگمان]تور ۱۹۸ sunflowers به jackpot رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This time, though, they hit the jackpot with number 3 from Richard Jones.
[ترجمه گوگل]اما این بار آنها با شماره 3 ریچارد جونز به جکپات رسیدند
[ترجمه ترگمان]با این حال، این بار آن ها با عدد ۳ از ریچارد جونز دست پیدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And six days later she hit the jackpot . . . when Bonnie paid back the cash.
[ترجمه گوگل]و شش روز بعد او به جکپات رسید وقتی بانی پول نقد را پس داد
[ترجمه ترگمان]و شش روز بعد اون جایزه رو گرفت … وقتی که \"بانی\" پول رو پرداخت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He felt as if he'd hit the jackpot.
[ترجمه گوگل]او احساس می کرد که به جکپات رسیده است
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که برنده جایزه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Larry hit the jackpot when he discovered oil on his land.
[ترجمه گوگل]لری با کشف نفت در زمین خود به جکپات رسید
[ترجمه ترگمان]لری وقتی پیدا شد که روی زمین نفت پیدا کرد، لری برنده جایزه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I still could not believe he hit the jackpot to win the the lottery.
[ترجمه گوگل]هنوز نمی توانستم باور کنم که او برای برنده شدن در لاتاری جکپات را زده است
[ترجمه ترگمان]من هنوز باورم نمیشه که اون جایزه رو برد تا لاتاری رو ببره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He must have hit the jackpot with the sales of his last gramophone record.
[ترجمه گوگل]او باید با فروش آخرین رکورد گرامافون خود به جکپات رسیده باشد
[ترجمه ترگمان]او باید با فروش آخرین رکورد آخرین گرامافون خود را بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I felt like I hit the jackpot shopping today, because there were so many good sales.
[ترجمه گوگل]احساس میکردم امروز به خرید جکپات رسیدهام، زیرا فروش خوبی داشت
[ترجمه ترگمان]من احساس می کردم که امروزه با فروش خیلی زیادی دست به خرید زدم، چون خیلی فروش خوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید