hit the ground running

پیشنهاد کاربران

This phrase is often used to describe beginning a project or task with a lot of momentum and enthusiasm. It implies that there is no time to waste and that one should start with full force.
شروع کردن یک پروژه یا کار با شتاب و اشتیاق زیاد.
...
[مشاهده متن کامل]

به این معنی است که هیچ زمانی برای تلف کردن وجود ندارد و باید با قدرت کامل شروع کرد.
مثال؛
We have a tight deadline, so I need you to hit the ground running.
In a sports context, a coach might say, “We need to score early in the game and hit the ground running. ”
A motivational speaker might encourage the audience by saying, “Don’t wait for the perfect moment, start now and hit the ground running. ”

در ادبیات نسل Z. می شود این را معادل،
� ترکوندن� هم در نظر گرفت.
Hit the ground running
طوفان به پا کردن،
یعنی گل کاشتن،
عملکرد عالی داشتن ،
طوریکه پس از یک وقفه، بازسازی یا دانش اندوزی و یا مهارت آموزی این عملکرد دیده می شود،
مثلا فوتبالیستی مصدوم می شود ، استراحت می کند بهبود می یابد و در دورجدید بسیار سرحال تر، با انگیزه تر و قبراق تر ظاهر می شود،
...
[مشاهده متن کامل]

She studied the reports over the weekend so she could hit the ground running when the meeting began.
وی آخر هفته گزارش ها رو خوند در نتیجه وقتی جلسه شروع شد طوفان به پا کرد.

means that the person started working hard and energetically as soon as they started their new job.
start working or doing something with a lot of energy and enthusiasm
بریم تو کارش
بریم سراغش
. Proceed quickly and successfully
به اصطلاح عامیانه" گُل کاشتن"
وارد عمل شدن
ضربتی
به سرعت و با اشتیاق ( کاری را ) شروع کردن
To start a work hardly and successfully
به سرعت دست به کار شدن، به تندی در صدد انجام کاری برآمدن
آماده شدن برای انجام سریع کاری به روشی جدید، انجام سریع و موفقیت آمیز کاری جدید
to immediately work hard and successfully at a new activity
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس