hit the bottle


(امریکا - خودمانی) در خوردن مشروب الکلی زیاده روی کردن، حسابی دم به خمره زدن، (عامیانه) به بطری (مشروب) پناه بردن، مشروب زیاد خوردن

جمله های نمونه

1. After his wife died, he really hit the bottle .
[ترجمه علی] بعد از مرگ همسرش الکلی شد
|
[ترجمه گوگل]بعد از مرگ همسرش، او واقعاً به بطری ضربه زد
[ترجمه ترگمان]پس از مرگ همسرش، او واقعا بطری را خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. After his marriage failed, he hit the bottle big time.
[ترجمه امیر] پس از شکست در زندگی مشترک او مدت زیادی در خوردن مشروبات الکلی زیاده روی کرد
|
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه ازدواجش شکست خورد، او بطری بزرگ را زد
[ترجمه ترگمان]بعد از ازدواجش با شکست مواجه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. After she died he began to hit the bottle.
[ترجمه گوگل]بعد از مرگ او شروع به زدن بطری کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از مرگ او شروع به خوردن بطری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. After Sheila left him, Judd hit the bottle pretty hard.
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه شیلا او را ترک کرد، جاد خیلی محکم به بطری ضربه زد
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه شیلا او را ترک کرد، جود به شدت به بطری ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When his wife died he hit the bottle again.
[ترجمه گوگل]وقتی همسرش فوت کرد دوباره به بطری ضربه زد
[ترجمه ترگمان]وقتی زنش مرد، دوباره به بطری ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Instead he hit the bottle and blamed her for it.
[ترجمه گوگل]در عوض به بطری ضربه زد و او را به خاطر آن سرزنش کرد
[ترجمه ترگمان]در عوض به بطری زد و او را به خاطر آن سرزنش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hit the bottom and get back up; or hit the bottle and stay down. Anthony Liccione
[ترجمه گوگل]به پایین ضربه بزنید و برگردید یا به بطری ضربه بزنید و پایین بمانید آنتونی لیچیونه
[ترجمه ترگمان]به پایین ضربه بزنید و بالا بروید؛ یا بطری را بزنید و پایین بمانید آنتونی Liccione
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He started to hit the bottle to relieve stress.
[ترجمه گوگل]برای از بین بردن استرس شروع به زدن بطری کرد
[ترجمه ترگمان]او شروع به ضربه زدن به بطری کرد تا استرس را تسکین دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. After she died he to hit the bottle.
[ترجمه گوگل]بعد از مرگ او بطری را زد
[ترجمه ترگمان] بعد از اینکه مرد، اون به بطری ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He likes to hit the bottle once in a while.
[ترجمه گوگل]او دوست دارد هر چند وقت یکبار به بطری ضربه بزند
[ترجمه ترگمان] اون دوست داره یه زمانی بطری رو بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Many women began to hit the bottle.
[ترجمه گوگل]بسیاری از زنان شروع به زدن بطری کردند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از زنان شروع به ضربه زدن به بطری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When Stu lost his wife, he began to hit the bottle.
[ترجمه گوگل]وقتی استو همسرش را از دست داد، شروع به زدن بطری کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی است و زنش را از دست داد شروع به زدن بطری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After Wendy's husband left her she began to hit the bottle.
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه شوهر وندی او را ترک کرد، او شروع به زدن بطری کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه شوهرش او را ترک کرد شروع به زدن بطری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His 1954 marriage to Born Free star Virginia McKenna broke up and he hit the bottle.
[ترجمه گوگل]ازدواج او در سال 1954 با ستاره فیلم Born Free ویرجینیا مک کنا از هم پاشید و او به بطری ضربه خورد
[ترجمه ترگمان]ازدواج ۱۹۵۴ او با تولد یک ستاره آزاد، ویرجینیا مک کنا، شروع شد و او به بطری برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• drink alcohol heavily

پیشنهاد کاربران

بپرس