hit it off with somebody

پیشنهاد کاربران

عبارت "hit it off" یک اصطلاح رایج در زبان انگلیسی است و به معنی فوراً با کسی صمیمی شدن یا به خوبی کنار آمدن با کسی است. معمولاً وقتی از اولین برخورد، افراد احساس راحتی و تفاهم می کنند، از این اصطلاح استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

### معنی:
hit it off = به خوبی با کسی کنار آمدن از همان اول، رابطه خوب و طبیعی برقرار کردن
( اغلب در روابط دوستانه یا عاشقانه استفاده می شود )
### چرا این طور معنی می دهد؟
کلمه "hit" معمولاً به معنی "زدن" است، ولی در این اصطلاح، مفهوم استعاری دارد.
وقتی می گوییم "hit it off"، انگار می گوییم از همان ابتدا "به هدف خورد" یا "جور شد" — مثل وقتی که یک رابطه از همان اول درست و هماهنگ شروع می شود.
"off" در اینجا نقش کامل کننده ی اصطلاح را دارد، نه اینکه معنی جداگانه ای بدهد.
### مثال ها:
1. They really hit it off on their first date.
آن ها واقعاً از اولین قرارشان با هم جور شدند.
2. I introduced my cousin to my best friend, and they hit it off right away.
پسرخاله ام را به بهترین دوستم معرفی کردم و آن ها فوراً با هم صمیمی شدند.
3. We hit it off as soon as we started talking about music.
همین که شروع به حرف زدن دربارهٔ موسیقی کردیم، با هم جور شدیم.
### نکته:
اگر فقط بگوییم "hit off" بدون "it"، معنی متفاوت یا نامفهوم می شود. شکل درست و رایج این اصطلاح "hit it off" است.
اگر خواستی معادل فارسی محاوره ای هم بدونی، می تونیم بگیم:
- از همون اول با هم جور شدند
- سریع با هم اخت شدند
- خیلی زود صمیمی شدند
### 1. رابطه عاشقانه – وقتی دو نفر از هم خوششون میاد و جور می شن
- They hit it off the moment they met.
همون لحظه ای که همو دیدن، با هم جور شدن.
- I can’t believe how fast they hit it off. It’s like they’ve known each other for years!
باورم نمی شه چقدر سریع با هم اخت شدن، انگار سال هاست همو می شناسن!
- John and Sara hit it off on their first date. Now they’re inseparable.
جان و سارا توی اولین قرارشون با هم جور شدن، حالا هم از هم جدا نمی شن.
- - -
### 2. رابطه دوستانه – وقتی دوتا دوست جدید خیلی زود صمیمی می شن
- My little brother hit it off with your son at the party. They played together the whole time.
داداش کوچیکم با پسرت توی مهمونی خیلی زود رفیق شد، کل شب با هم بازی کردن.
- We hit it off right away because we both love video games.
چون هر دومون عاشق بازی های ویدیویی بودیم، فوراً با هم اخت شدیم.
- At the new job, I hit it off with one of my coworkers. We have lunch together every day.
توی کار جدیدم با یکی از همکارا جور شدم. هر روز با هم ناهار می خوریم.
- - -
### 3. رابطه کاری یا حرفه ای – وقتی دو نفر در محیط کاری با هم هماهنگ می شن
- My boss and I hit it off during the first meeting. We work really well together.
من و رئیسم تو همون جلسه ی اول با هم هماهنگ شدیم. خیلی خوب با هم کار می کنیم.
- It’s important to hit it off with your clients if you want to keep them.
اگه بخوای مشتری هات رو حفظ کنی، خیلی مهمه که از اول باهاشون جور بشی.
- - -
### 4. موقعیت طنز یا غیرمنتظره – وقتی مثلاً آدم ها خیلی متفاوتن ولی باز هم جور می شن
- He’s a metalhead, she loves classical music. . . and somehow they hit it off.
اون عاشق متاله، اون یکی موسیقی کلاسیک دوست داره. . . ولی نمی دونم چطور، با هم جور شدن!
- I thought we’d have nothing in common, but we totally hit it off.
فکر می کردم هیچ وجه اشتراکی نداریم، ولی کاملاً با هم اخت شدیم.
- - -
### 5. تفاوت فرهنگی یا زبانی – وقتی با وجود تفاوت ها صمیمی می شن
- Even though we didn’t speak the same language, we hit it off instantly.
با اینکه زبان همو بلد نبودیم، فوراً با هم صمیمی شدیم.
- - -
اگه بخوای معادل های فارسی براش جمع بندی کنم، اینا هستن:
- با هم جور شدن
- فوراً اخت شدن
- از همون اول صمیمی بودن
- چفت هم بودن ( خودمونی تر )

رو در بایستی و تعارف رو با کسی کنار گذاشتن
با کسی راحت شدن یا با کسی جور و خودمونی شدن
چشمت کسی رو گرفتن
با کسی جور شدن

بپرس