hit and miss

/ˈhɪtəndˈmɪs//hɪtəndmɪs/

الکی، بی حساب و کتاب، الله بختی، گاهی موفق وگاهی مغلوب

انگلیسی به انگلیسی

• something that is hit and miss happens in an unplanned way, so that you cannot predict what the result will be.

پیشنهاد کاربران

می توان این طور هم ترجمه کرد:
یکی در میان موفق
مثل:
. and hit - and - miss humor. . .
. . . و شوخ طبعی ای ( شوخی هایی ) که یکی در میان جواب می دهد.
sometimes good and sometimes bad
slap - stick
مغشوش
بزن - در - رو
بگیر و نگیر دارد

بپرس