hit a nerve

پیشنهاد کاربران

مورد توجه خاص قرار گرفتن
ناخواسته بحثی رو باز کردن که باعث ناراحتی یا عصبانیت طرف بشه
اتفاقی ناراحت کردن
به مسئله حساسی اشاره کردن
دست روی موضوع حساسی گذاشتن
idiom
hit/touch a ( raw ) nerve
to upset someone
اصطلاح/ کسی را عصبی و مضطرب کردن
"I'll admit, your wording hit a nerve in me. "
She touched a raw nerve when she mentioned that job he didn't get.
با اشاره به یک موضوع حساس واکنش طرف مقابل مثل عصبانیت، ناراحتی، خجالت، . . . را برانگیختن.
روی اعصاب کسی راه رفتن
عصبی کردن کسی