historical cost

جمله های نمونه

1. The original cost is an historical cost and is therefore an irrelevant sunk cost.
[ترجمه گوگل]هزینه اصلی یک هزینه تاریخی است و بنابراین یک هزینه غرق شده بی ربط است
[ترجمه ترگمان]هزینه اصلی یک هزینه تاریخی است و بنابراین یک هزینه شناور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Our historical cost loss of £xxx million was recorded after stock holding losses of £xxx million.
[ترجمه گوگل]زیان هزینه تاریخی ما به میزان xxx میلیون پوند پس از زیان نگهداری سهام به مبلغ xxx میلیون پوند ثبت شد
[ترجمه ترگمان]کاهش هزینه تاریخی Our میلیون پوند پس از متحمل شدن xxx میلیون پوند سهام ثبت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As in the previous example, the historical cost is irrelevant.
[ترجمه گوگل]همانطور که در مثال قبلی، هزینه تاریخی بی ربط است
[ترجمه ترگمان]همانطور که در مثال قبلی، هزینه تاریخی بی ربط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Should they be recorded at the original historical cost, or should they be recorded at the current replacement cost?
[ترجمه گوگل]آیا باید با بهای تمام شده تاریخی اولیه ثبت شوند یا باید با هزینه جایگزینی فعلی ثبت شوند؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها باید در هزینه اولیه تاریخی ثبت شوند، یا باید در هزینه جایگزین فعلی ثبت شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For instance, historical cost accounting yields much lower figures for depreciation than does inflation accounting.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، حسابداری بهای تمام شده تاریخی ارقام بسیار کمتری برای استهلاک نسبت به حسابداری تورمی به دست می دهد
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، حسابداری هزینه تاریخی، ارقام کمتری را برای استهلاک به مراتب کم تر از حسابرسی تورم به دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Measurement attributes of historical cost and just and sound value cannot meet the accounting quality characteristic of biological assets' report.
[ترجمه گوگل]ویژگی های اندازه گیری بهای تمام شده تاریخی و ارزش منصفانه و صحیح نمی تواند ویژگی کیفیت حسابداری گزارش دارایی های زیستی را برآورده کند
[ترجمه ترگمان]ویژگی های اندازه گیری هزینه تاریخی و ارزش صدا نمی تواند ویژگی کیفی حسابداری گزارش دارایی های زیستی را برآورده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Historical cost convention, principle of realizing, matching principle is important pillar for the mode that the traditional income is fixed.
[ترجمه گوگل]قرارداد تاریخی هزینه، اصل تحقق، اصل تطبیق ستون مهمی برای حالتی است که درآمد سنتی ثابت است
[ترجمه ترگمان]کنوانسیون هزینه تاریخی، اصل تحقق، اصل تطبیق ستون مهم برای مد است که درآمد سنتی ثابت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The U . K . will charge historical cost of default insurance on the bank's debt.
[ترجمه گوگل]U ک هزینه تاریخی بیمه نکول را از بدهی بانک دریافت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]U ک هزینه تاریخی بیمه پیش فرض بر روی بدهی بانک را مطالبه خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Inventories are normally accounted for at historical cost, as the cost principle requires.
[ترجمه گوگل]طبق اصل بهای تمام شده، موجودی ها معمولاً به بهای تمام شده تاریخی حساب می شوند
[ترجمه ترگمان]به طور معمول Inventories به قیمت تاریخی محاسبه می شوند، همان طور که اصل هزینه مستلزم آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Fixed assets shall be accounted for at historical cost as ob - tained.
[ترجمه گوگل]دارایی های ثابت باید به بهای تمام شده تاریخی که به دست آمده است حساب شود
[ترجمه ترگمان]دارایی های ثابت باید در هزینه تاریخی به عنوان مشاهدات ثبت شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The exchange price between independent parties establishes the historical cost that is the basis for accounting.
[ترجمه گوگل]قیمت مبادله بین طرف های مستقل، بهای تمام شده تاریخی را که مبنای حسابداری است، تعیین می کند
[ترجمه ترگمان]قیمت تبادل بین طرفین مستقل، هزینه تاریخی را که مبنای حسابداری است، ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In order to avoid the manipulability of Historical Cost Accounting and reduce the resulting agency costs between stock holders and management, many developed countries such as U.
[ترجمه گوگل]به منظور جلوگیری از دستکاری حسابداری بهای تمام شده تاریخی و کاهش هزینه های نمایندگی ناشی از آن بین صاحبان سهام و مدیریت، بسیاری از کشورهای توسعه یافته مانند ایالات متحده
[ترجمه ترگمان]به منظور اجتناب از the هزینه تاریخی و کاهش هزینه های نمایندگی حاصله بین صاحبان سهام و مدیریت، بسیاری از کشورهای توسعه یافته مانند U
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. long-term liabilities are measured in accordance with historical cost principle.
[ترجمه گوگل]بدهی های بلندمدت مطابق با اصل بهای تمام شده تاریخی اندازه گیری می شود
[ترجمه ترگمان]بدهی های بلند مدت مطابق با اصل هزینه تاریخی اندازه گیری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Based on historical cost accounting, financial instruments can not be embodied in financial reports.
[ترجمه گوگل]بر اساس حسابداری بهای تمام شده تاریخی، ابزارهای مالی را نمی توان در گزارش های مالی تجسم کرد
[ترجمه ترگمان]براساس حسابداری هزینه تاریخی، ابزارهای مالی نمی توانند در گزارش ها مالی گنجانده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] بها ی تمام شده تاریخی

انگلیسی به انگلیسی

• price actually paid over the course of an action (accounting)

پیشنهاد کاربران

بپرس