hiss

/ˈhɪs//hɪs/

معنی: صدای خش خش، صدای هیس، هیس کردن
معانی دیگر: (صدای مار خشمناک یا کتری آب جوشان) هیس، (صدای کباب شدن گوشت یا فلز گداخته که در آب فرو شود) جلز ولز، فش، فش فش کردن، جلز ولز کردن، فس کردن، (به نشان خشم یا ناخشنودی) هیس کشیدن، هو کردن، با خشم و دندانهای بهم فشرده گفتن، صدای هیس مثل صدای مار

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: hisses, hissing, hissed
(1) تعریف: to produce a sound by pushing air past teeth held close together, as if prolonging an "s."

- The cat hissed when the dog came too close.
[ترجمه RAHA] وقتی سگ خیلی نزدیک شد، گربه خش خش کرد
|
[ترجمه گوگل] وقتی سگ خیلی نزدیک شد، گربه خش خش کرد
[ترجمه ترگمان] وقتی سگ خیلی نزدیک شد گربه زیر لب گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to indicate disapproval, dislike, or disdain by hissing.

- Some members of the audience hissed when the mayor announced the city council's decision.
[ترجمه گوگل] وقتی شهردار تصمیم شورای شهر را اعلام کرد، برخی از حضار خش خش کردند
[ترجمه ترگمان] برخی از اعضای تماشاگران وقتی شهردار تصمیم شورای شهر را اعلام کرد، هیس کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Moviegoers hissed at the villain on the screen.
[ترجمه گوگل] تماشاگران سینما به طرف شرور روی صفحه خش خش می زدند
[ترجمه ترگمان] با صدای هیس مانندی که روی صفحه نمایشگر داشت هیس هیس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to communicate (a negative feeling), or express disapproval of (something) by making a prolonged sound like an "s."

- The crowd hissed its anger.
[ترجمه گوگل] جمعیت خشم خود را خش خش کرد
[ترجمه ترگمان] جمعیت از خشم زوزه کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The audience hissed the actor's performance.
[ترجمه گوگل] تماشاگران بازی این بازیگر را هیس کردند
[ترجمه ترگمان] تماشاگران زیر خنده بازیگران را گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: hissingly (adv.), hisser (n.)
• : تعریف: a prolonged, sibilant sound like a sustained "s."

- We knew the snake was near when we heard a hiss.
[ترجمه گوگل] وقتی صدای خش خش شنیدیم می دانستیم مار نزدیک است
[ترجمه ترگمان] ما میدونستیم که اون ماره نزدیک بود وقتی صدای هیس هیس شنیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the hiss of roasting meat
جلز ولز گوشت در حال کباب شدن

2. the hiss of steam which was coming out of the kettle
صدای هیس بخار که از کتری بیرون می آمد

3. go out (or escape) with a hiss
هیس هیس کنان (یا با صدای فس) از چیزی خارج شدن (مثل باد از بادکنک سوراخ)

4. Venomous snakes spit and hiss when they are cornered.
[ترجمه گوگل]مارهای سمی وقتی در گوشه ای قرار می گیرند تف و خش خش می کنند
[ترجمه ترگمان]ماره ای سمی وقتی گیر می افتند هیس می کنند و هیس هیس می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There was a low hiss on the tape.
[ترجمه گوگل]صدای خش خش کم روی نوار بود
[ترجمه ترگمان]صدای هیس خفیفی در نوار پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Why do snakes hiss?
[ترجمه گوگل]چرا مارها هیس می کنند؟
[ترجمه ترگمان]چرا مارها هیس هیس می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We could hear the faint hiss of escaping gas.
[ترجمه گوگل]صدای خش خش ضعیف خروج گاز را می شنویم
[ترجمه ترگمان]ما می توانستیم صدای ضعیف گاز فرار از گاز را بشنویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Snakes spit and hiss when they are cornered.
[ترجمه گوگل]مارها وقتی در گوشه ای قرار می گیرند تف و خش خش می کنند
[ترجمه ترگمان]مار تف می کند و هیس هیس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Snakes only hiss when they are afraid.
[ترجمه گوگل]مارها فقط وقتی می ترسند هیس می کنند
[ترجمه ترگمان]تنها وقتی که می ترسند، مار هیس هیس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She heard a faint hiss as the metal struck the water.
[ترجمه گوگل]هنگامی که فلز به آب برخورد کرد، صدای خش خش خفیفی را شنید
[ترجمه ترگمان]وقتی فلز روی آب افتاد، صدای هیس ضعیفی شنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Her breath comes out in a loud hiss.
[ترجمه گوگل]نفسش با صدای خش خش بلند می آید
[ترجمه ترگمان]نفسش در سینه حبس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She heard the indrawn breath hiss sharply through his teeth, and felt the wave of emotion that washed over him.
[ترجمه گوگل]او صدای خش خش تند نفس را از میان دندان هایش شنید و موجی از احساسات را که او را فرا گرفت
[ترجمه ترگمان]او شنید که نفسش به سرعت از میان دندان هایش بیرون آمد و موج احساساتی را که بر او چیره شده بود احساس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The snake gave a hiss.
[ترجمه گوگل]مار هیس داد
[ترجمه ترگمان]مار آهسته گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After two minutes McCready heard his breath hiss out in triumph.
[ترجمه گوگل]پس از دو دقیقه مک‌کریدی صدای خش خش نفس خود را به صورت پیروزی شنید
[ترجمه ترگمان]پس از دو دقیقه، صدای نفس های او از پیروزی بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صدای خش خش (اسم)
crepitation, hiss

صدای هیس (اسم)
hiss, sibilant

هیس کردن (فعل)
whist, hiss, sibilate

تخصصی

[برق و الکترونیک] هیس نویز تصادفی در گستره ی بسامد- رادیویی که به صورت صدای سوت مانند طولانی شنیده می شود.

انگلیسی به انگلیسی

• "sss" sound, noise which sounds like escaping steam
make a hissing sound; express disapproval or derision by making a hissing sound
to hiss means to make a sound like a long `s'. verb here but can also be used as a singular noun. e.g. ...the soft hiss of roasting meat.
if you hiss something, you say it in a strong, angry whisper.
when an audience hisses, they express their dislike of a performance by making long loud `s' sounds.

پیشنهاد کاربران

با خشم زمزمه کردن و زیر لب گفتن
to say something in a quiet angry way:
"Shut up, Tom!" she hissed.
بلند و با صدا گوش کسی پچ پچ کردن ( چیزی گفتن )
بلند به کسی با حالت زمزمه ( نجوا ) چیزی گفتن، ، تا کسی چیزی نشنود
🧸 کلماتی کاربردی برای توصیف صدای حیوانات مختلف: 📢
❗️نکته: بعضی صداها در حیوانات مختلف مشترک است. . .
✅ سگ: bark / woof 🐶
✅ سگ ( در حین عصبانیت ) : growl 🐶
✅ توله سگ: yap 🐶
...
[مشاهده متن کامل]

✅ بز یا گوسفند: bleat 🐏
✅ پرنده یا میمون: chatter 🐧 🐒
✅ غورباقه: croak / ribbit 🐸
✅ مار: hiss 🐍
✅ گرگ یا سگ: howl / growl / bay 🐺
✅ گربه: meow / purr 🐈
✅ گاو: moo / low 🐄
✅ خوک: oink / grunt 🐖
✅ فیل: trumpet 🐘
✅ پرنده: chirp / tweet / twitter / sing 🕊
✅ اسب ( شیهه ) : neigh / whinny / nicker 🐎
✅ زنبور: buzz 🐝
✅ مرغ: cluck / cackle 🐔
✅ خروس: cock - a - doodle - doo / crow 🐓
✅ غاز: honk / quack 🪿
✅ اردک: quack 🦆
✅ موش: squeak 🐀
✅ عقاب: screech / scream 🦅
✅ جغد: hoot / screech 🦉
✅ خفاش: screech 🦇
✅ شیر، خرس، ببر: roar 🦁 🐅 🐻
✅ کلاغ: caw 🐦‍⬛️
✅ خر، گورخر، الاغ: bray 🦓
✅ شتر: grunt 🐪
✅ جیرجیرک: chirp / creak 🦗
✅ دلفین: click 🐬
✅ بوقلمون: gobble 🦃
✅ زرافه: bleat 🦒
✅ صدای هر جوجه پرنده: cheep 🐥
✅ شغال: howl
✅ کفتار: laugh / scream
✅ صدای هر حیوانِ نر بزرگ: bellow 🐋
✅ صدای هر حیوانی که از روی خشم باشه: snarl 😾
✅ صدای کشیدن هوا داخل بینی: sniff 😪
✅ صدای بیرون دادن هوا از داخل بینی: snort 😤

نویز زمینه
۱. صدای مار، کتری ( sssمانند ) ، هیس کردن
. Snakes only hiss when they are afraid
. I poured water on the fire and it hissed
۲. با خشم و دندان های بهم فشرده گفتن
. "Get the hell away !" she hissed
...
[مشاهده متن کامل]

. She hissed at me to be quiet
۳. هو کردن
. He was booed and hissed during a stormy meeting

صدای لامپ های مهتابی

بپرس