hireling

/ˈhaɪəlɪŋ//ˈhaɪəlɪŋ/

معنی: مزدور، مزدور، اجیر، خود فروش
معانی دیگر: اجیر (معمولا با تداعی منفی)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: someone who hires himself or herself out, esp. to do menial or unpleasant tasks.
مشابه: hack, mercenary
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or like a hireling; servile and mercenary.
مشابه: hack, mercenary

جمله های نمونه

1. He's not the boss, he's just a hireling employed to do the dirty work.
[ترجمه گوگل]او رئیس نیست، او فقط یک اجیر است که برای انجام کارهای کثیف استخدام شده است
[ترجمه ترگمان]او رئیس نیست، فقط یک مزدور استخدام شده است تا کار کثیف را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The horse is only a hireling.
[ترجمه گوگل]اسب فقط اجیر است
[ترجمه ترگمان]اسب فقط یک مزدور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The hireling fleeth, because he is hireling, and careth not for the sheep.
[ترجمه گوگل]اجیر می گریزد، زیرا اجیر می شود و به گوسفندان اهمیت نمی دهد
[ترجمه ترگمان]یک خدمتکار مزدور است، چون یک مزدور است و نه برای گوسفندان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The hireling works for a shop.
[ترجمه گوگل]اجیر برای یک مغازه کار می کند
[ترجمه ترگمان]خدمتکار برای یک مغازه کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Added health Regeneration to all hireling types.
[ترجمه گوگل]اضافه شدن بازسازی سلامت به همه انواع استخدام
[ترجمه ترگمان]تولد دوباره سلامتی را به تمام hireling اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The mouse - over functionality of hireling portraits has been changed.
[ترجمه گوگل]عملکرد موس در پرتره های استخدامی تغییر کرده است
[ترجمه ترگمان]عملکرد بالای تصویر یک خدمتکار تغییر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hireling Buy margins should now be getting properly saved.
[ترجمه گوگل]حاشیه های خرید استخدامی اکنون باید به درستی ذخیره شود
[ترجمه ترگمان]اکنون سود ناخالص hireling باید به درستی ذخیره شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The font color for magic items in hireling inventories should be a bit easier to read.
[ترجمه گوگل]رنگ فونت برای اقلام جادویی در موجودی های استخدام باید کمی ساده تر باشد
[ترجمه ترگمان]رنگ قلم برای آیتم های مربوط به جادو در فهرست ها باید کمی آسان تر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The hireling, whose Constitution score is has an 85 % chance to survive the change.
[ترجمه گوگل]استخدام کننده ای که امتیاز قانون اساسی او 85٪ شانس زنده ماندن از تغییر را دارد
[ترجمه ترگمان]یک خدمتکار که امتیاز قانون اساسی او ۸۵ % فرصت دارد تا از این تغییر جان سالم به در ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The salary of a hireling is 6 pounds per day.
[ترجمه گوگل]حقوق یک کارمند 6 پوند در روز است
[ترجمه ترگمان]حقوق یک خدمتکار ۶ پوند در روز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You must avoid appearing to be a hireling in front of the interviewer.
[ترجمه گوگل]شما باید از ظاهر شدن به عنوان یک استخدام کننده در مقابل مصاحبه کننده اجتناب کنید
[ترجمه ترگمان]شما باید از ظاهر شدن در مقابل مصاحبه کننده اجتناب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He had no authority; he was merely a hireling.
[ترجمه گوگل]او هیچ اختیاری نداشت; او فقط یک اجیر بود
[ترجمه ترگمان]او هیچ اختیاری نداشت؛ او فقط یک مزدور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The hireling fleeth, because he is an hireling, and careth not for the sheep.
[ترجمه گوگل]اجیر می گریزد، زیرا اجیر است و به گوسفندان اهمیت نمی دهد
[ترجمه ترگمان]خدمتکار fleeth، چون او خدمتکار است و در امور گوسفندانش نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They would rather be a hireling in this world than wield kingly power among the dead.
[ترجمه گوگل]آنها ترجیح می دهند در این دنیا اجیر شوند تا اینکه قدرت پادشاهی را در میان مردگان به دست آورند
[ترجمه ترگمان]آن ها ترجیح می دهند یک مزدور در این دنیا باشند تا اینکه قدرت شاهوار در میان مردگان داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مزدور (اسم)
help, grub, hireling, hack, laborer, workman, galley slave, hired laborer, hired labourer

مزدور (صفت)
hireling, hack, hired

اجیر (صفت)
hireling

خود فروش (صفت)
purulent, ostentatious, venal, prostitute, bribable, hireling, rotten-hearted, swollen-headed, top-lofty

انگلیسی به انگلیسی

• paid worker; hired hand
a hireling is a person who does not care who they work for and who is willing to do something bad or illegal as long as they are paid for it.

پیشنهاد کاربران

Hireling /ˈhaɪərlɪŋ/ ( n - derogatory ) - meaning: a person who works only for money, esp one paid to do something unpleasant
شخصی که فقط برای پول کار می کند، به ویژه کسی که برای انجام کاری ناخوشایند پول می گیرد؛ اجیر؛ جیره خوار؛ خودفروخته؛ عامل؛ مزدبگیر؛ مواجب بگیر؛ عمله
...
[مشاهده متن کامل]

Example 1: 👇
He was dogged by government hirelings who hissed and hooted at him on every public occasion.
او توسط مزدوران دولتی که در هر مناسبت عمومی او را هو کرده یا به او توهین می کردند تحت تعقیب بود.
Example 2: 👇
Such a court of hirelings and favorites was naturally unanimous for conviction.
رأ یِ چنین دادگاهی که متشکل از عُمّالِ مواجب بگیر و نورچشمی ها بود طبیعتاً محکومیت به اتفاق آراء بود.

hireling
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/hireling

بپرس