hipped

/ˈhiːpt//ˈhiːpt/

(دارای باسن یا لگن خاصره ی خاصی) کپل -، - باسن، (معماری - بام) شیب دار از دو سو، (به ویژه اسب و گاو و غیره) دارای در رفتگی در استخوان لگن خاصره، (عامیانه) دیوانه ی چیزی، عاشق چیزی، (نادر) غمگین، گرفته، مغموم، باسن broad hipped کپل پهن، عاشق چیزی hipped on movies دیوانهی سینما

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having hips.

(2) تعریف: having hips of a certain type.

- broad-hipped
[ترجمه گوگل] باسن پهن
[ترجمه ترگمان] کمر باریک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: of livestock, having a dislocated or injured hip.
صفت ( adjective )
• : تعریف: (informal) very enthusiastic or obsessed (fol. by on).

- hipped on rock-'n'-roll
[ترجمه آرین عابدی] عاشق سبک راک اند رول است
|
[ترجمه گوگل] سوار بر راک اند رول
[ترجمه ترگمان] بر روی رول - رول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• moody, depressed, in low spirits; lamed in the hip, having an injured hip; having hips

پیشنهاد کاربران

- hipped ( in adjectives ) =having hips of the size or shape mentioned, e. g. slim - hipped. large - hipped.
hipped

بپرس