hindi

/ˈhɪndi//ˈhɪndiː/

زبان هندی (زبان هند و اروپایی مشتق از سانسکریت)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the principal, official language of India.

جمله های نمونه

1. A Hindi student could teach both ESOL and Hindi.
[ترجمه گوگل]یک دانش آموز هندی می تواند ESOL و هندی را آموزش دهد
[ترجمه ترگمان]یک دانش آموز هندی می تواند both و هندی را آموزش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Farsi, Urdu and Hindi are also spoken.
[ترجمه گوگل]فارسی، اردو و هندی نیز صحبت می شود
[ترجمه ترگمان]به زبانه ای فارسی، اردو و هندی نیز صحبت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Afterwards they had sung hymns in Hindi which were also about the flowing ocean of love.
[ترجمه گوگل]سپس سرودهایی را به زبان هندی خواندند که در مورد اقیانوس روان عشق نیز بود
[ترجمه ترگمان]پس از آن، آن ها در زبان هندی سروده ای مذهبی خواندند که در مورد اقیانوس جاری عشق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Constitution stresses the primacy of Hindi which, written in Devanagari script, is the nation's official language.
[ترجمه گوگل]قانون اساسی بر برتری زبان هندی که به خط دوانگاری نوشته شده است، زبان رسمی کشور است
[ترجمه ترگمان]قانون اساسی بر برتری زبان هندی تاکید می کند که در script Devanagari نوشته شده و زبان رسمی کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And they are fed on these dreadful Hindi films.
[ترجمه گوگل]و آنها از این فیلم های هندی وحشتناک تغذیه می شوند
[ترجمه ترگمان]و آن ها از این فیلم های هندی وحشتناک تغذیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Kakar finds parallels between the Hindi film and popular myths.
[ترجمه گوگل]کاکار تشابهاتی بین فیلم هندی و اسطوره های رایج پیدا می کند
[ترجمه ترگمان]کاکار به شباهت های میان فیلم هندی و افسانه های مشهور پی برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In Hindi tum is used to address those younger than oneself or close friends or those in an inferior social position.
[ترجمه گوگل]در هندی توم برای مخاطب قرار دادن افراد جوانتر از خود یا دوستان نزدیک یا کسانی که موقعیت اجتماعی پایینی دارند استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]در زبان هندی برای پرداختن به افراد جوان تر از خود یا دوستان نزدیک و یا آن هایی که در موقعیت اجتماعی پایین تر قرار دارند، استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. No one on the farm spoke Hindi so it seemed more sensible to try to pick up Marwari from the servants.
[ترجمه گوگل]هیچ کس در مزرعه به هندی صحبت نمی کرد، بنابراین عاقلانه تر به نظر می رسید که سعی کنیم مرواری را از خادمان بگیریم
[ترجمه ترگمان]هیچ کس در مزرعه به زبان هندی حرف نمی زد و ظاهرا عاقلانه به نظر می رسید که سعی کند Marwari را از خدمتکاران بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was educated in English, Hindi and Buddhist literature.
[ترجمه گوگل]او در ادبیات انگلیسی، هندی و بودایی تحصیل کرد
[ترجمه ترگمان]در ادبیات انگلیسی، هندی و بودایی تحصیل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Used as a Hindi courtesy title for a man, equivalent to Mr.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک عنوان ادبی هندی برای یک مرد، معادل Mr
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک عنوان مودبانه هندی برای یک مرد، معادل با آقای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In addition, the best Hindi films increasingly serve expatriates in London and California's Bay Area.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بهترین فیلم های هندی به طور فزاینده ای به مهاجران در منطقه خلیج لندن و کالیفرنیا خدمت می کنند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر آن، بهترین فیلم های هندی به طور فزاینده ای به مهاجران در منطقه خلیج کالیفرنیا و خلیج کالیفرنیا خدمت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Today both Spanish and Hindi - Urdu have as many native speakers as English does.
[ترجمه گوگل]امروزه هم اسپانیایی و هم هندی - اردو به اندازه انگلیسی زبان مادری دارند
[ترجمه ترگمان]امروزه هم زبان اسپانیایی و هم زبان اردو زبان انگلیسی را به عنوان زبان انگلیسی می شناسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. "Recruiting Captain Hindi as a pilot . . . is a major step in the employment of women and in their more active participation in Saudi society," Prince Alwaleed said in a statement.
[ترجمه گوگل]شاهزاده الولید در بیانیه ای گفت: «استخدام کاپیتان هندی به عنوان خلبان گام بزرگی در اشتغال زنان و مشارکت فعال تر آنها در جامعه عربستان است
[ترجمه ترگمان]شاهزاده Alwaleed در بیانیه ای گفت: \" استخدام کاپیتان هندی به عنوان یک خلبان یک گام بزرگ در استخدام زنان و مشارکت فعالانه آن ها در جامعه سعودی است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. More than the awards, I cherish the opportunity of working with the best people. I have worked with the legends of Hindi cinema with the result that even today people like my performances and ask me about my next release. Asrani
[ترجمه گوگل]بیشتر از جوایز، فرصت کار با بهترین افراد را گرامی می دارم من با اسطوره های سینمای هندی کار کرده ام که حتی امروز هم مردم اجراهایم را دوست دارند و از من درباره اکران بعدی ام سوال می کنند عصرانی
[ترجمه ترگمان]من بیشتر از این جوایز، از فرصت کار کردن با بهترین مردم قدردانی می کنم من با افسانه های سینمای هندی کار کرده ام و نتیجه این است که حتی امروزه مردم از برنامه های من خوششان می آید و از من در مورد آزادی بعدی من سوال می کنند Asrani
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• official language of northern india
of or pertaining to hinduism; of the official language of india

پیشنهاد کاربران

Mujhe Hindi aati hai
India : کشور هند
Indian : هندی
Hinduism : دین هندو
Hindu : فردی که دینش هندو میباشد
Hindi : زبان هندی که معروف ترین و بزرگترین زبان موجود در هنده و با زمان tamil کاملا فرق داره. تامیل در بخش های جنوب هند استفاده میشه و سری لانکا و سنگاپور

بپرس