hilly

/ˈhɪli//ˈhɪli/

معنی: پر از تپه
معانی دیگر: پر تپه، پر تپه ماهور، پر پستی و بلندی، ناهموار، پر ماهور

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: hillier, hilliest
• : تعریف: having numerous hills.

- hilly country
[ترجمه گوگل] کشور تپه ای
[ترجمه ترگمان] hilly
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. In 197 the farm's hilly orchards increased by 300 mu.
[ترجمه گوگل]در سال 197 باغ های تپه ای مزرعه 300 مو افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]در پرواز ۱۹۷ مزارع کوهستانی در ارتفاع ۳۰۰ مو افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Even hilly countries can be canalized.
[ترجمه گوگل]حتی کشورهای تپه ای را می توان کانالیزه کرد
[ترجمه ترگمان]حتی کشورهای پست هم می توانند canalized باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Our area is a hilly area surrounded on three sides by mountains.
[ترجمه گوگل]منطقه ما یک منطقه تپه ای است که از سه طرف توسط کوه احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]منطقه ما منطقه تپه ای است که در سه طرف کوه ها احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A trough of low pressure over hilly areas will bring heavy thunderstorms overnight.
[ترجمه گوگل]طوفان کم فشار در مناطق تپه ای، طوفان های رعد و برق شدید را در طول شب به همراه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]یک کوزه فشار پایین بر روی نواحی تپه ای، طوفان های تندری سنگین را باخود به همراه خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Parts of West Virginia are very hilly.
[ترجمه گوگل]بخش هایی از ویرجینیای غربی بسیار تپه ای است
[ترجمه ترگمان]بخش هایی از ویرجینیای غربی خیلی مرتفع هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The agricultural land is hilly and the irrigation poor.
[ترجمه گوگل]زمین کشاورزی تپه ای است و آبیاری ضعیف است
[ترجمه ترگمان]زمین کشاورزی تپه ای است و آبیاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This hilly city is about to get another hill.
[ترجمه گوگل]این شهر تپه ای در آستانه رسیدن به تپه دیگری است
[ترجمه ترگمان] این شهر دیگه داره به یه تپه دیگه میرسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The road was hilly and winding.
[ترجمه گوگل]جاده تپه ای و پر پیچ و خم بود
[ترجمه ترگمان]جاده پرپیچ و خم بود و پیچ می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The vineyards are hilly and difficult to cultivate.
[ترجمه گوگل]تاکستان ها تپه ای هستند و به سختی کشت می شوند
[ترجمه ترگمان]تاکستان های کوهستانی و دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bath is a very hilly town, not easy for carriages or sedan chairs.
[ترجمه گوگل]باث یک شهر بسیار تپه‌ای است که برای کالسکه یا صندلی‌های سدان آسان نیست
[ترجمه ترگمان]بث یک شهر کوهستانی است که برای کالسکه ها و صندلی ها راحت نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Irene daydreamed incessantly of hilly streets, cable cars, Chinatown and Rice-o-Roni.
[ترجمه گوگل]ایرنه بی وقفه در مورد خیابان های تپه ای، تله کابین، محله چینی ها و رایس-و-رونی خیال می کرد
[ترجمه ترگمان]ایرین بی وقفه از خیابون های کوهستانی، ماشین کابلی، محله چینی ها و \"رایس\" و \"رایس\" صحبت میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In desert and hilly regions, where agricultural production is low, people obtain two-thirds of their energy from firewood.
[ترجمه گوگل]در مناطق بیابانی و تپه ای که تولیدات کشاورزی در آنها کم است، مردم دو سوم انرژی خود را از هیزم به دست می آورند
[ترجمه ترگمان]در مناطق بیابانی و کوهستانی، جایی که محصولات کشاورزی پایین است، مردم دو سوم انرژی خود را از هیزم به دست می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the central hilly region 70% of the annual herbage production is obtained in the spring with near zero summer production.
[ترجمه گوگل]در منطقه تپه ای مرکزی 70 درصد از تولید سالانه گیاه در بهار با تولید نزدیک به صفر در تابستان به دست می آید
[ترجمه ترگمان]در منطقه تپه ای، ۷۰ درصد از تولید سالانه herbage در بهار با تولید تابستانه نزدیک به صفر بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A few places were kind of hilly, and some very high triple canopy forests and rubber plantations were up there.
[ترجمه گوگل]چند مکان به نوعی تپه‌ای بودند، و برخی جنگل‌های سایبان سه‌گانه بسیار مرتفع و مزارع لاستیک در آن بالا قرار داشتند
[ترجمه ترگمان]بعضی از جاها به نوعی کوهستانی بودند، و بعضی از جنگل های بارانی سه تایی و مزارع لاستیکی آن بالا بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. For example, it may not work in hilly areas because its transmission signal is weaker than satellite broadcasts.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، ممکن است در مناطق تپه ای کار نکند زیرا سیگنال انتقال آن ضعیف تر از پخش ماهواره ای است
[ترجمه ترگمان]برای مثال، ممکن است در مناطق تپه ای کار نکند زیرا سیگنال انتقالی آن از پخش ماهواره ای ضعیف تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پر از تپه (صفت)
hilly

تخصصی

[خاک شناسی] پستی وبلندی خیلی زیادتپه ای

انگلیسی به انگلیسی

• having many hills; steep, elevated
hilly land has many hills.

پیشنهاد کاربران

بپرس