hillside

/ˈhɪlˌsaɪd//ˈhɪlsaɪd/

معنی: دامنه، سینه کش، سرازیری تپه، دامنه کوه
معانی دیگر: کنار تپه، دامنه ی تپه، شیب تپه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the sloping part of a hill.

جمله های نمونه

1. a nude hillside
دامنه ی تپه ای بی گیاه

2. rocks stud the hillside
اطراف تپه پر از تخته سنگ است.

3. foxes kennel on the hillside
روباه در کنار تپه لانه می کند.

4. his house is built on a hillside
خانه ی او کنار تپه بنا شده است.

5. the house is in a beautiful situation, on a wooded hillside
خانه در کوهپایه ی جنگلی موقعیت زیبایی دارد.

6. They crouched together on a shadowy hillside.
[ترجمه گوگل]آنها با هم روی یک تپه سایه دار خمیدند
[ترجمه ترگمان]آن ها روی یک تپه تاریک چمباتمه زده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She scrambled up the steep hillside and over the rocks.
[ترجمه گوگل]او از دامنه تپه و بالای صخره ها بالا رفت
[ترجمه ترگمان]از دامنه پرشیب تپه بالا رفت و روی صخره ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On our left was a wooded hillside.
[ترجمه گوگل]سمت چپ ما دامنه ای پر درخت بود
[ترجمه ترگمان]سمت چپ ما یک تپه جنگلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Lava from the volcano was flowing down the hillside.
[ترجمه گوگل]گدازه های آتشفشان از دامنه تپه سرازیر می شد
[ترجمه ترگمان]Lava از کوه آتشفشان پایین تپه سرازیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As the hillside was covered with snow, we had to walk up carefully.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که دامنه تپه پوشیده از برف بود، باید با احتیاط بالا می رفتیم
[ترجمه ترگمان]وقتی تپه پوشیده از برف بود، مجبور بودیم با احتیاط راه برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They are quarrying the hillside for marble.
[ترجمه گوگل]آنها در حال استخراج سنگ مرمر دامنه تپه هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها در دامنه کوه برای مرمر قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The rabbits burrowed into the hillside.
[ترجمه گوگل]خرگوش ها در دامنه تپه فرو رفتند
[ترجمه ترگمان]خرگوش ها به دامنه کوه رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Steps cut in the hillside give walkers an easy passage down the mountain.
[ترجمه گوگل]پله‌های بریده شده در دامنه تپه به پیاده‌روها عبور آسانی از کوه را می‌دهد
[ترجمه ترگمان]راه رفتن در دامنه کوه به واکر یک راه آسان در پایین کوه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The hotel was perched precariously on a steep hillside.
[ترجمه گوگل]هتل به طور نامطمئنی بر روی یک تپه شیب دار قرار داشت
[ترجمه ترگمان]هتل در یک دامنه پر شیب قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Acid rain has caused severe erosion on the hillside.
[ترجمه گوگل]باران اسیدی باعث فرسایش شدید دامنه تپه شده است
[ترجمه ترگمان]باران اسیدی موجب فرسایش شدید روی دامنه تپه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Many of the chalets are set on a hillside reached by steps.
[ترجمه گوگل]بسیاری از کلبه‌ها در دامنه تپه‌ای قرار دارند که پله‌ها به آن دسترسی دارند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کلبه ها در دامنه تپه قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دامنه (اسم)
amplitude, foot, domain, hillside, skirt, sidehill, brae

سینه کش (اسم)
hillside, bias, downhill, escarpment, declivity

سرازیری تپه (اسم)
hillside, brae

دامنه کوه (اسم)
hillside, skirt

تخصصی

[عمران و معماری] دامنه
[زمین شناسی] دامنه تپه
[زمین شناسی] کوهپایه، دامنه تپه

انگلیسی به انگلیسی

• side of a hill
a hillside is the side of a hill.

پیشنهاد کاربران

بپرس