hillbilly

/ˈhɪlˌbɪli//ˈhɪlˌbɪli/

معنی: ادم جنگلی
معانی دیگر: وابسته به دهات کوهستانی جنوب، (امریکا - عامیانه - معمولا تحقیر آمیز)، دهاتی اهل کوهستان های جنوب، روستایی، جوزعلی، ادم جنگلی غالبا از روی تحقیر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: hillbillies
• : تعریف: (informal) a person who comes from a remote rural area, esp. from the mountainous region of the southern United States; often, a person considered to be primitive or backward because of this residence or origin.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, concerning, or characteristic of a hillbilly or hillbillies.

- hillbilly music
[ترجمه فضل الله] پشت کوهی
|
[ترجمه گوگل] موسیقی تپه ای
[ترجمه ترگمان] موسیقی جنگلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. hillbilly music
موسیقی روستایی جنوب

2. She belted out ballads and hillbilly songs one after another all evening.
[ترجمه گوگل]او تمام شب، تصنیف ها و آهنگ های تپه ای را یکی پس از دیگری پخش می کرد
[ترجمه ترگمان]یک شب بعد از ظهر یکی از ترانه های جنگلی و جنگلی را به کمرش بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If it was necessary, I could do hillbilly stuff.
[ترجمه گوگل]اگر لازم بود، می توانستم کارهای تپه ای انجام دهم
[ترجمه ترگمان] اگه لازم بود، من می تونستم چیزای جنگلی رو انجام بدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I did the acoustic hillbilly guitar on it - you can really hear the guitar at the end.
[ترجمه گوگل]من گیتار آکوستیک hillbilly را روی آن کار کردم - واقعاً می توانید گیتار را در پایان بشنوید
[ترجمه ترگمان]من گیتار جنگلی رو روش اجرا کردم تو واقعا میتونی صدای گیتار رو از آخر بشنوی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Berry adapted Johnson's self-taught hillbilly style to his guitar and emerged as frontman of the renamed Chuck Berry Trio.
[ترجمه گوگل]بری سبک خودآموخته هیلبیلی جانسون را با گیتار خود تطبیق داد و به عنوان رهبر گروه تغییر نام یافته چاک بری تریو ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]بری، سبک self خود را با گیتار خود تطبیق داد و به عنوان یکی از the سه گانه نام چاک بری شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The earliest days of the Opry presented " hillbilly music" played by local musicians.
[ترجمه گوگل]اولین روزهای اوپری "موسیقی تپه ای" را ارائه می کرد که توسط نوازندگان محلی نواخته می شد
[ترجمه ترگمان]اولین روز نمایش \"موسیقی hillbilly\" توسط نوازندگان محلی پخش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A hillbilly walked down the street near the draft board.
[ترجمه گوگل]تپه ای در خیابان نزدیک تخته پیش نویس راه می رفت
[ترجمه ترگمان]یک آدم جنگلی نزدیک تابلوی طراحی خیابان به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. "They associate it with twangy, hillbilly music and don't realise there are many different styles within the genre, " he said.
[ترجمه گوگل]او گفت: «آنها آن را با موسیقی توانگی و تپه‌ای مرتبط می‌دانند و نمی‌دانند که سبک‌های مختلفی در این ژانر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" آن ها آن را با twangy، موسیقی hillbilly مرتبط می دانند و درک نمی کنند که سبک های مختلف زیادی در این ژانر وجود دارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A hillbilly love song was on the jukebox.
[ترجمه گوگل]یک آهنگ عاشقانه تپه ای روی جوک باکس بود
[ترجمه ترگمان] یه آهنگ \"جنگلی\" عاشق موسیقی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Blinking in amazement, the hillbilly drawled, " I should have brought my wife! "
[ترجمه گوگل]تپه ای با تعجب پلک می زند و می گوید: «باید همسرم را می آوردم!»
[ترجمه ترگمان]پسر جنگلی که با تعجب پلک می زد گفت: من باید زنم رو میاوردم \" \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A hillbilly was visiting the big city for the first time.
[ترجمه گوگل]تپه ای برای اولین بار از شهر بزرگ دیدن می کرد
[ترجمه ترگمان]یک آدم جنگلی برای اولین بار به شهر بزرگ می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is not to say, however, that the ramp is strictly hillbilly food.
[ترجمه گوگل]با این حال، این بدان معنا نیست که سطح شیب دار یک غذای تپه ای است
[ترجمه ترگمان]با این حال، این به معنای آن نیست که شیب به شدت غذا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And Samuel Turner Stevens, on fretless banjo, demonstrates the ties between white hillbilly music and rural blues.
[ترجمه گوگل]و ساموئل ترنر استیونز، با بانجو بی‌رحم، پیوندهای بین موسیقی سفید تپه‌ای و بلوز روستایی را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]و سامویل نر Turner استیونز، on fretless، ارتباط بین موسیقی hillbilly سفید و بلوز روستایی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Soon he changed his nametoLes Paul and began playing in local hillbilly music bands.
[ترجمه گوگل]به زودی او نام خود را به Les Paul تغییر داد و شروع به نواختن در گروه های موسیقی محلی hillbilly کرد
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که او پل nametoLes را تغییر داد و شروع به نواختن در باندهای موسیقی محلی hillbilly کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادم جنگلی (اسم)
hillbilly

انگلیسی به انگلیسی

• one who comes from a remote rural area (especially the mountainous region of the southern united states)
in the united states, a hillbilly is a person who comes from a mountainous country area, especially one who is considered by people who live in towns to be unintelligent or uneducated.

پیشنهاد کاربران

دهاتی - اسم
He's just a hillbilly from the mountains.
پشت کوهی - اسم
they got lost by the help of some hillbillys.
روستایی - اسم
That hillbilly knows nothing 'bout manners
پشت کوهی
?You hear me talkin, hillbilly boy
Pulp Fiction 1994🎥
noun/North American/derogatory/informal
an insulting word meaning an uneducated poor person who lives in the mountains
اسم، غیررسمی، توهین آمیز، امریکای شمالی/ دهاتی، مردم ساده لوح و بی اطلاع، از پشت کوه آمده، چوپان ( منظور شغل چوپانی نیست ) ، غربتی
صرفاً جهت استفاده در ترجمه متون ادبی ( رُمان ) و فیلم های اجتماعی - سیاسی:
جنگلیا: مربوط به روستانشینان مناطق جنگلی ( یا یاران میرزا کوچک خان خودمون ) یا بلوط خورا
دهاتی ( خودم با افتخار دهاتیم )
"دهاتی" وقتی این واژه رو میگی انگار داری به طرف میگی
" کثیف عقب مونده ی دهاتی"
واژه توهین آمیزیه که به افرادی که جنوب و جنوب غربی آمریکا زندگی میکنن میگن. نژاد پرستانه هم هست درست مثل redneck که اونم همین معنی رو میده ولی یکمی اون کمتر حالت عقب موندگی و چرک بودن رو داره. این دیگه تهشه
آدم پشت کوهی

بپرس