highwayman

/ˈhaɪweɪmən//ˈhaɪweɪmən/

معنی: راهزن و سارق جاده، دزد سرگردنه
معانی دیگر: دزد سر گردنه (به ویژه سوار بر اسب)، راهزن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: highwaymen
• : تعریف: someone who attacks and robs people along a roadway, esp. in former times.

جمله های نمونه

1. It is said that at one time a highwayman lived in the house.
[ترجمه گوگل]می گویند روزگاری در آن خانه بزرگراهی زندگی می کرد
[ترجمه ترگمان]می گویند که در یک زمان راهزنی در خانه زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The highwayman forced each of the travelers to kick over 20 pounds.
[ترجمه گوگل]بزرگراه هر یک از مسافران را مجبور کرد بیش از 20 پوند لگد بزنند
[ترجمه ترگمان]دزد هر یک از مسافران را وادار به لگد زدن به بیش از ۲۰ پوند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He could tell the highwayman was stone dead.
[ترجمه گوگل]او می‌توانست بگوید که بزرگراه مرده است
[ترجمه ترگمان]می توانست بگوید که stone مرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The highwayman had assumed it was a lance, but now a curved blade sprang out and glittered blue along its edges.
[ترجمه گوگل]بزرگراه تصور کرده بود که این یک نیزه است، اما اکنون یک تیغه خمیده بیرون آمد و در امتداد لبه های آن آبی می درخشید
[ترجمه ترگمان]The فرض کرده بود که این نیزه یک نیزه است، اما اکنون تیغه کج منقار از آن بیرون جست و در حاشیه آن می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I think your highwayman is a cunning and resourceful villain.
[ترجمه گوگل]به نظر من بزرگراه شما یک شرور حیله گر و مدبر است
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم دزد your یک تبهکار زرنگ و زرنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The highwayman, having cheated the law for years, hanged for £ 4 of horseflesh.
[ترجمه گوگل]مرد بزرگراه که سال ها از قانون تقلب کرده بود، به بهای 4 پوند گوشت اسب به دار آویخته شد
[ترجمه ترگمان]راهزنی، که به مدت چند سال قانون را فریب داده بود، برای چهار هزار پوند گوشت اسب به دار آویخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The countryside was his enemy: uncouth heather and highwayman copses kept taking his jewel and hiding it.
[ترجمه گوگل]روستاها دشمن او بودند: هدرهای بی‌رشد و مردهای بزرگراهی مدام جواهرش را می‌گرفتند و پنهان می‌کردند
[ترجمه ترگمان]این مناظر روستایی دشمن او بود؛ heather و highwayman، jewel را می گرفت و آن را مخفی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A highwayman robbed him of his money.
[ترجمه گوگل]مرد بزرگراهی پولش را دزدید
[ترجمه ترگمان]یک دزد راهزن پول او را دزدیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A highwayman robbed the traveler of his money.
[ترجمه گوگل]مرد بزرگراهی پول مسافر را دزدید
[ترجمه ترگمان]یک دزد راهزن پول او را دزدیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The highwayman came riding, up to the old inn - door.
[ترجمه گوگل]بزرگراه سوار سوار شد، تا در مسافرخانه قدیمی
[ترجمه ترگمان]highwayman به سوی در مسافرخانه باز آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The choice traditionally presented by highwayman is supposed to have only one sensible answer.
[ترجمه گوگل]انتخابی که به طور سنتی توسط بزرگراه ارائه می شود تنها یک پاسخ معقول دارد
[ترجمه ترگمان]انتخاب یک دزد به طور سنتی تنها یک پاسخ منطقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Clarke had already achieved fame as a law enforcer by tracking down and executing the famous dandy highwayman, Jack Rann.
[ترجمه گوگل]کلارک قبلاً به عنوان مجری قانون با ردیابی و اعدام جک ران، بزرگراهدار شیک پوش مشهور، به شهرت رسیده بود
[ترجمه ترگمان]همان طور که جک ران گاو روش را تعقیب می کرد و این highwayman معروف را به اجر در می آورد به شهرت و شهرتش دست یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. On to the Muskoka resort region for an overnight stay at the Highwayman Inn.
[ترجمه گوگل]برای اقامت یک شبه در مسافرخانه Highwayman Inn به منطقه تفریحی Muskoka بروید
[ترجمه ترگمان]در منطقه تفریحی Muskoka برای اقامت شبانه در مسافرخانه \"highwayman\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Local lore has it that the hands belong to a convicted highwayman who would hold up carriage-travellers in the early nineteenth century.
[ترجمه گوگل]افسانه های محلی می گویند که دست ها متعلق به یک مرد بزرگراه است که در اوایل قرن نوزدهم مسافران کالسکه را نگه می داشت
[ترجمه ترگمان]دانش محلی این را گفته است که این دست ها متعلق به یک دزد متهم هستند که در اوایل قرن نوزدهم با مسافران کالسکه مواجه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

راهزن و سارق جاده (اسم)
highwayman

دزد سرگردنه (اسم)
scamp, highwayman, sandbagger

انگلیسی به انگلیسی

• man (especially on horseback) who robs people traveling on a public road
in former times, highwaymen were robbers on horseback who used to threaten to shoot travellers if they did not hand over their money and valuable possessions.

پیشنهاد کاربران

بزرگراهمَرد
( Bozorgrāhmard )
�بزرگراه� ( highway ) و �مَرد� ( man )

بپرس