فعل ناگذر ( intransitive verb )حالات: hightails, hightailing, hightailed عبارات: hightail it
• : تعریف: (informal) to flee; run away; leave hurriedly.
جمله های نمونه
1. Seeing such a case,she high-tailed.
[ترجمه گوگل]او با دیدن چنین موردی دم بلند کرد [ترجمه ترگمان]با توجه به این پرونده، اون دنبال یه همچین پرونده ای بوده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He gave the mail to me, then high-tailed.
[ترجمه Nehle] نامه را به من داد و به سرعت آنجا را ترک کرد.
|
[ترجمه گوگل]او نامه را به من داد، سپس دم بلند شد [ترجمه ترگمان] اون نامه رو به من داد، بعدش با موهای بلند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They ran out of the gates and hightailed it up the road.
[ترجمه گوگل]آنها از دروازه ها بیرون دویدند و آن را به سمت جاده بالا بردند [ترجمه ترگمان]از دروازه بیرون دویدند و جاده را باز کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They ended up hightailing it across the border.
[ترجمه گوگل]آنها در نهایت آن را در آن سوی مرز بالا بردند [ترجمه ترگمان]آن ها از مرز عبور کردند و از مرز عبور کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. John, hightail down to the station and see if your daddy's on the train.
[ترجمه گوگل]جان، به سمت ایستگاه بروید و ببینید که آیا پدرتان در قطار است یا خیر [ترجمه ترگمان]جان، زود به ایستگاه برو و ببین که پدرت توی قطار است یا نه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. After school, he would hightail it home.
[ترجمه گوگل]بعد از مدرسه، او آن را در خانه بلند می کرد [ترجمه ترگمان]بعد از مدرسه به سرعت به خانه برمی گشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Last they saw of him, he was hightail down the steet.
[ترجمه گوگل]آخرین باری که او را دیدند، او در انتهای خیابان بود [ترجمه ترگمان]آخرین باری که او را دیده بودند به سرعت از the پایین رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. As soon as I heard he was coming I hightailed it out of there.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه شنیدم او دارد می آید، آن را از آنجا بیرون کردم [ترجمه ترگمان]به محض اینکه صدای او را شنیدم از آنجا بیرون آمدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Biologists had predicted the wolves would exit the pens and hightail it for the backcountry.
[ترجمه گوگل]زیستشناسان پیشبینی کرده بودند که گرگها از قلمها خارج میشوند و آنها را دنبال میکنند [ترجمه ترگمان]زیست شناسان پیش بینی کرده بودند که گرگ ها از the خارج می شوند و به سرعت به طرف the می روند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He told him that he had three days to hightail it or there'd turn into a showdown.
[ترجمه گوگل]او به او گفت که سه روز فرصت دارد تا آن را بالا بکشد وگرنه به یک مسابقه بزرگ تبدیل خواهد شد [ترجمه ترگمان]او به او گفت که سه روز طول می کشد تا از آن فرار کند یا به مرحله آخر برسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The G8 commitment to these plans lasts as long as it takes the motorcade to hightail it back to the airport.
[ترجمه گوگل]تعهد G8 به این برنامهها تا زمانی ادامه مییابد که کاروان موتورسیکلت را به عقب برگرداند تا به فرودگاه برگردد [ترجمه ترگمان]تعهد G۸ به این برنامه ها تا زمانی ادامه دارد که کاروان موتوری برای بازگرداندن آن به فرودگاه از کاروان موتوری استفاده کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Or an escape route?) before returning home to fleece my husband of the marital assets, and hightail it back to Manly beach with Brad(Sentence dictionary), the surf instructor.
[ترجمه گوگل]یا یک راه فرار؟) قبل از اینکه به خانه برگردم تا شوهرم را از دارایی های زناشویی پر کنم، و همراه با براد (فرهنگ لغت نامه جملات)، مربی موج سواری، به ساحل مانلی برگردم [ترجمه ترگمان]یا یه راه فراری؟ قبل از بازگشت به خانه، همسر خود را از دارایی های زناشویی سرکیسه کند و سپس آن را به همراه برد (فرهنگ لغت میانی)به همراه برد (فرهنگ لغات جمله)برگرداند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But an alert from Outlook reminded me that I had one hour to grab the cute (uncomfortable) shoes I stow under my desk and hightail it downtown.
[ترجمه گوگل]اما هشداری از Outlook به من یادآوری کرد که یک ساعت فرصت داشتم تا کفشهای ناز (ناراحتی) را که زیر میز کارم گذاشتهام و در مرکز شهر بالا ببرم [ترجمه ترگمان]اما یک هشدار از طرف Outlook به من یادآوری کرد که من یک ساعت وقت داشتم که کفش بامزه (uncomfortable)را که زیر میزم پنهان کردم بردارم و به سرعت به سمت پایین شهر حرکت کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• leave quickly, hurry away
پیشنهاد کاربران
ریشه : حیوانات موقع فرار سریع دمشان را بالا می گیرند
به سرعت رفتن، ترک کردن "hightail it to" در رفتن؟؟؟ To move/leave/travel quickly To get out fast You think everybody who hightailed it north ? remembered to turn off the gas stove