highlighter

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a marker having a broad felt tip and transparent, often fluorescent ink, applied to lines of text to indicate their importance.

- She reviewed the paragraphs in her textbook that she'd marked with her yellow highlighter.
[ترجمه محمدی] او پاراگراف هایی از کتابش را مرور کرد که با ماژیک علامت زن مشخص کرده بود.
|
[ترجمه گوگل] او پاراگراف هایی را در کتاب درسی خود که با هایلایتر زرد خود مشخص کرده بود، مرور کرد
[ترجمه ترگمان] تمام مقالات in را که با highlighter زردش علامت گذاری کرده بود مرور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Apply a fine line of highlighter along the middle of your top lip.
[ترجمه گوگل]یک خط ظریف از هایلایتر را در امتداد وسط لب بالایی خود بزنید
[ترجمه ترگمان]یک خط خوب از highlighter را در وسط لب فوقانی خود بمالید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This will act as a highlighter, making your eyes look bigger and brighter.
[ترجمه گوگل]این به عنوان یک هایلایتر عمل می کند و باعث می شود چشمان شما بزرگتر و درخشان تر به نظر برسند
[ترجمه ترگمان]این کار به عنوان یک highlighter عمل می کند و باعث می شود چشم های شما بزرگ تر و روشن تر به نظر برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Apply slightly lighter highlighter on the remaining two-thirds of the eye - I prefer something with a little sparkle.
[ترجمه گوگل]هایلایتر کمی روشن تر روی دو سوم باقی مانده چشم بزنید - من چیزی را ترجیح می دهم که کمی درخشش داشته باشد
[ترجمه ترگمان]کمی روشن تر روی دو سوم باقیمانده چشم خود بمالید - من چیزی با یک درخشش کوچک را ترجیح می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Blend where the highlighter joins the socket shadow and outer third of the eyelid.
[ترجمه گوگل]جایی که هایلایتر به سایه حفره و یک سوم بیرونی پلک می پیوندد را با هم ترکیب کنید
[ترجمه ترگمان]که در آن the به سایه سوکت و حلقه بیرونی چشم متصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For example, if the search highlighter were to affect 20 join points by design, inspecting the cross-references view would be easier than writing a test for each join point.
[ترجمه گوگل]برای مثال، اگر برجسته‌کننده جستجو بر اساس طراحی روی 20 نقطه اتصال تأثیر بگذارد، بررسی نمای ارجاعات متقابل آسان‌تر از نوشتن یک آزمون برای هر نقطه اتصال خواهد بود
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، اگر the جستجو ۲۰ نقطه اتصال با طراحی را تحت تاثیر قرار دهند، بررسی دیدگاه cross آسان تر از نوشتن یک تست برای هر نقطه اتصال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The highlighter option includes custom colors so Bob can use different colors to highlight different sections.
[ترجمه گوگل]گزینه هایلایتر شامل رنگ های سفارشی است، بنابراین باب می تواند از رنگ های مختلف برای برجسته کردن بخش های مختلف استفاده کند
[ترجمه ترگمان]گزینه highlighter شامل رنگ های سفارشی است بنابراین باب می تواند از رنگ های مختلف برای برجسته کردن بخش های مختلف استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It has a syntax highlighter feature, code auto-complete, CSS checker, CSS validator and compressor.
[ترجمه گوگل]دارای ویژگی برجسته‌سازی نحو، تکمیل خودکار کد، جستجوگر CSS، اعتبارسنجی CSS و کمپرسور است
[ترجمه ترگمان]این ویژگی دارای مشخصه highlighter syntax، code auto complete، CSS و کمپرسور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Use a Highlighter - Use a highlighter to reinforce ideas you want to remember.
[ترجمه گوگل]استفاده از هایلایتر - از یک هایلایتر برای تقویت ایده هایی که می خواهید به خاطر بسپارید استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از a استفاده کنید - از یک highlighter برای تقویت ایده هایی که می خواهید به یاد بیاورید استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Highlighter aspect captures the return value of a join point and replaces it with a highlighted version of the same.
[ترجمه گوگل]جنبه Highlighter مقدار بازگشتی یک نقطه اتصال را می گیرد و آن را با نسخه برجسته شده جایگزین می کند
[ترجمه ترگمان]جنبه highlighter ارزش بازگشت یک نقطه اتصال را می گیرد و آن را با نسخه برجسته آن عوض می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I also haven't had need of a highlighter, hole punch, or rubber bands (all things I used to own).
[ترجمه گوگل]من همچنین نیازی به هایلایتر، سوراخ پانچ یا نوار لاستیکی (همه چیزهایی که قبلا داشتم) نداشتم
[ترجمه ترگمان]من همچنین به a، مشت سوراخ، یا باندهای لاستیکی نیاز نداشتم (تمام چیزهایی که خودم استفاده می کردم)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Exhibits: Highlighter, Whiteboard Marker, Permanent Marker, Light Pen, Invisible Pen, Etc.
[ترجمه گوگل]نمایشگاه ها: هایلایت، نشانگر تخته سفید، نشانگر دائمی، قلم نور، قلم نامرئی و غیره
[ترجمه ترگمان]Exhibits: highlighter، Whiteboard Marker، Marker دایم، قلم نوری، قلم نامرئی، غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Code Highlighter - A code syntax highlighting component available for the.
[ترجمه گوگل]برجسته‌کننده کد - یک مؤلفه برجسته‌سازی نحو کد در دسترس برای
[ترجمه ترگمان]کد highlighter - یک ترکیب نحو کد که مولفه موجود برای آن را برجسته می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What you need to do is take a highlighter pen and start at the beginning of the manual and highlight all the section or chapter headings that you know and are competent with.
[ترجمه گوگل]کاری که باید انجام دهید این است که یک قلم هایلایتر بردارید و از ابتدای راهنما شروع کنید و تمام عناوین بخش یا فصلی را که می دانید و در آن مهارت دارید برجسته کنید
[ترجمه ترگمان]کاری که شما باید انجام دهید این است که یک خودکار highlighter بردارید و در ابتدای کتابچه راهنما شروع کنید و تمام عناوین بخش یا فصلی را که می دانید و با آن ها شایستگی دارید، مشخص کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Use a highlighter to mark the keywords and industry language used to describe the requirements and responsibilities.
[ترجمه گوگل]از برجسته‌کننده برای علامت‌گذاری کلمات کلیدی و زبان صنعت مورد استفاده برای توصیف الزامات و مسئولیت‌ها استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از یک highlighter برای علامت گذاری کلمات کلیدی و زبانی استفاده کنید که برای توصیف الزامات و مسیولیت مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• fluorescent felt pen with a large tip for marking important passages in a text; cosmetic used to highlight cheekbones and eyes

پیشنهاد کاربران

والانورگر
( Vālānurgar )
�والا� ( high ) و �نور� ( light ) و �گر� ( er )
ماژیک علامت زن
ماژیک فلورسنت
ماژیک فسفری

بپرس