سطح بالاتر
قسمت گران تر / باکیفیت تر بازار
بخش بالایی ( از یک طیف، مقیاس یا محدوده )
مثال ها:
This phone is in the higher end of the market.
این گوشی در بخش گران قیمت تر بازار قرار دارد.
... [مشاهده متن کامل]
He earns in the higher end of the salary range.
او در سطح بالای بازه ی حقوق درآمد دارد.
در کل، "higher end" معمولاً به چیزی پرمزیت تر، گران تر یا با کیفیت تر اشاره دارد.
antonym : lower end
قسمت گران تر / باکیفیت تر بازار
بخش بالایی ( از یک طیف، مقیاس یا محدوده )
مثال ها:
این گوشی در بخش گران قیمت تر بازار قرار دارد.
... [مشاهده متن کامل]
او در سطح بالای بازه ی حقوق درآمد دارد.
در کل، "higher end" معمولاً به چیزی پرمزیت تر، گران تر یا با کیفیت تر اشاره دارد.
- رده بالاتر
- سطح بالاتر
- پیشرفته تر
- سطح بالاتر
- پیشرفته تر