high water

/ˈhaɪˈwɒtər//haɪˈwɔːtə/

معنی: مد دریا، دریا در حال مد، پر ابی، طغیان
معانی دیگر: رجوع شود به: high tide

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: see high tide.

(2) تعریف: the highest elevation attained by a body of water such as a river.

جمله های نمونه

1. I was determined to go, come hell or high water.
[ترجمه گوگل]مصمم بودم بروم، بیام جهنم یا آب بالا
[ترجمه ترگمان]من مصمم بودم که برم به جهنم یا آب بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Fishing is good at high water.
[ترجمه گوگل]ماهیگیری با آب زیاد خوب است
[ترجمه ترگمان]ماهیگیری در آب بالا خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His 1991 election victory was probably the high water mark of his popularity.
[ترجمه گوگل]پیروزی او در انتخابات سال 1991 احتمالاً نشانه محبوبیت او بود
[ترجمه ترگمان]پیروزی در انتخابات سال ۱۹۹۱ احتمالا نقطه اوج محبوبیت وی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. High water this morning at Portsmouth is at 17 a. m.
[ترجمه گوگل]آب زیاد امروز صبح در پورتسموث ساعت 17 است متر
[ترجمه ترگمان]آب بالا امروز در پورتسموث ساعت ۱۷ صبح است متر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Chestnuts have a high water content.
[ترجمه گوگل]شاه بلوط محتوای آب بالایی دارد
[ترجمه ترگمان]chestnuts دارای محتوای بالای آب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In 187he built a high water tower, topped for a time with a telescope.
[ترجمه گوگل]در سال 187 او یک برج آب مرتفع ساخت که برای مدتی با تلسکوپ در بالای آن قرار داشت
[ترجمه ترگمان]وی در سال ۱۸۷ یک برج مرتفع آب بنا کرد و برای مدتی با تلسکوپ به سر برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I found what I took to be high water mark with my feet rather than my eyes.
[ترجمه گوگل]من آنچه را که در نظر گرفتم به جای چشمانم، علامت آب بالای پاهایم بود
[ترجمه ترگمان]چیزی را که به جای چشم هایم روی زمین بود پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This was the high water mark of Elf culture when most of their greatest works of art were created.
[ترجمه گوگل]زمانی که اکثر بزرگترین آثار هنری آنها خلق شد، این نشانه آبی فرهنگ الف بود
[ترجمه ترگمان]این نقطه اوج فرهنگ الف ها بود که بیشتر آثار هنری آن ها خلق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The boots also showed high water resistance.
[ترجمه گوگل]چکمه ها نیز مقاومت بالایی در برابر آب نشان دادند
[ترجمه ترگمان]همچنین این کفش ها مقاومت آب بالایی را نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But hell or high water is not ever going to keep me from reaching my child.
[ترجمه گوگل]اما جهنم یا آب زیاد هرگز مانع از رسیدن من به فرزندم نمی شود
[ترجمه ترگمان]اما جهنم یا آب بالا هرگز مرا از دست دادن به بچه ام دور نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This high water level is close under the floor slab, and is under pressure.
[ترجمه گوگل]این سطح آب بالا در زیر دال کف نزدیک است و تحت فشار است
[ترجمه ترگمان]این سطح بالای آب زیر سنگ کف است و تحت فشار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The photographs were taken at a high water level.
[ترجمه گوگل]عکس ها در سطح آب بالا گرفته شده اند
[ترجمه ترگمان]عکس ها در سطح بالای آب گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Come hell or high water, he'd never missed a race and he wasn't going to miss this one.
[ترجمه گوگل]بیا جهنم یا آب بالا، او هرگز مسابقه ای را از دست نداده بود و قرار نبود این مسابقه را از دست بدهد
[ترجمه ترگمان]او هرگز یک مسابقه را از دست نداده بود و نمی خواست این یکی را از دست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There would be no more high water.
[ترجمه پیام] شلوار پاشنه بلند موجود نیست!
|
[ترجمه گوگل]دیگر آب زیادی وجود نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]دیگر آب در کار نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Tumours contain a relatively high water content and therefore have a relatively long T1 and T2 compared with normal soft tissue.
[ترجمه گوگل]تومورها حاوی محتوای آب نسبتاً بالایی هستند و بنابراین در مقایسه با بافت نرم طبیعی T1 و T2 نسبتاً طولانی دارند
[ترجمه ترگمان]Tumours حاوی یک مقدار نسبتا بالای آب هستند و بنابراین یک T۱ و T۲ در مقایسه با بافت نرم طبیعی دارای T و T۲ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مد دریا (اسم)
high water

دریا در حال مد (اسم)
high water

پر ابی (اسم)
high water

طغیان (اسم)
outbreak, riot, sedition, rebellion, outburst, insurgency, insurgence, insurrection, revolt, overflow, uprising, high water, rage of the sea, rout

تخصصی

[عمران و معماری] فراز آب - ارتفاع اوج
[زمین شناسی] فرا کشندی آب دریا، مد دریا، پیشرفت آب دریا
[آب و خاک] بالاترین حد آب
[زمین شناسی] مد آب در بالاترین ارتفاع خود در هنگام مد.

انگلیسی به انگلیسی

• water level at its highest point at a high elevation
high water is the time when the water in a river or sea is at its highest level.

پیشنهاد کاربران

بپرس