high toned

/ˈhaɪˈtoʊnd//haɪtəʊnd/

مو، دارای صدای زیر، زیر، عالی، باب روز

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having an elevated character, morality, or the like; dignified.

- a high-toned political campaign
[ترجمه گوگل] یک کمپین سیاسی با لحن بالا
[ترجمه ترگمان] یک مبارزه سیاسی با شدت بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: having a falsely assumed elegance or dignity.

- His high-toned manners don't fool me.
[ترجمه گوگل] رفتارهای پررنگ او من را گول نمی زند
[ترجمه ترگمان] رفتار او مرا احمق نشان نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس