high spot

جمله های نمونه

1. Their summer holiday at the seaside is the high spot of the year for the family.
[ترجمه گوگل]تعطیلات تابستانی آنها در کنار دریا، نقطه مرتفع سال برای خانواده است
[ترجمه ترگمان]تعطیلات تابستانی آن ها در کنار دریا نقطه اوج سال برای خانواده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Lunch in an expensive restaurant was the high spot of the day.
[ترجمه گوگل]ناهار در یک رستوران گران قیمت نقطه عطف روز بود
[ترجمه ترگمان]ناهار در یک رستوران گران قیمت نقطه اوج روز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The excursion was the high spot of our holiday.
[ترجمه گوگل]گشت و گذار نقطه مرتفع تعطیلات ما بود
[ترجمه ترگمان]گردش آن نقطه اوج تعطیلات ما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Below: High spot of many a visitor's trip is aerobatics in a Tiger Moth.
[ترجمه گوگل]در زیر: نقطه اصلی سفر بسیاری از بازدیدکنندگان، ایروباتیک در پروانه ببر است
[ترجمه ترگمان]در زیر: نقطه بالای بسیاری از سفر بازدید کنندگان در یک پروانه تایگر aerobatics قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The high spot of the evening was a photograph of Russell's office wall with all its railway memorabilia.
[ترجمه گوگل]نقطه مرتفع عصر، عکسی از دیوار دفتر راسل با تمام یادگاری های راه آهنش بود
[ترجمه ترگمان]در همان نقطه اوج شام عکسی از دیوار دفتر راسل بود که همه خاطرات آن مربوط به راه آهن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. High spot of the concert was a guest appearance by top pop band Shakatak.
[ترجمه گوگل]نقطه بالای کنسرت حضور مهمان توسط گروه برتر پاپ شکاتک بود
[ترجمه ترگمان]جای عالی این کنسرت، حضور مهمان در گروه موسیقی پاپ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The high spot of the tour, however, was to be an audience with the Pope.
[ترجمه گوگل]با این حال، نقطه اوج تور، حضور در کنار پاپ بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، نقطه اوج این تور، مخاطب بودن با پاپ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That gave it a high spot on her list of things to put out of commission. 03
[ترجمه گوگل]این به آن جایگاه بالایی در لیست چیزهایی که باید از کار خارج کرد، داد 03
[ترجمه ترگمان]این باعث شد که در فهرست کارهایی که قرار است از کمیسیون به عمل آید، نقطه اوج خود را نشان دهد ۳
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Only high spot from what should have been a red letter day was the terrific £300 raised for the local Hartlepool hospice.
[ترجمه گوگل]تنها نقطه‌ی مهمی که باید در روز حروف قرمز باشد، مبلغ 300 پوندی فوق‌العاده‌ای بود که برای آسایشگاه محلی هارتلپول جمع‌آوری شد
[ترجمه ترگمان]تنها نقطه بالای آن چیزی که باید یک روز نامه قرمز باشد، ۳۰۰ هزار پوند عالی برای نگهداری محلی ماهی Hartlepool بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They often cite high spot prices as the reason for jagging up the contract prices.
[ترجمه گوگل]آنها اغلب قیمت های نقطه ای بالا را دلیل افزایش قیمت های قرارداد می دانند
[ترجمه ترگمان]آن ها اغلب قیمت نقدی بالایی را دلیل افزایش قیمت قرارداد ذکر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Meeting you was the high spot of the day.
[ترجمه گوگل]ملاقات با شما نقطه اوج روز بود
[ترجمه ترگمان]ملاقات با شما مهم ترین نقطه روز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The cabaret was the high spot of the evening.
[ترجمه گوگل]کاباره نقطه مرتفع شب بود
[ترجمه ترگمان]کاباره جای مرتفع شب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As the camshaft continues to rotate, the high spot moves way from the valve mechanism.
[ترجمه گوگل]همانطور که میل بادامک به چرخش ادامه می دهد، نقطه بالا از مکانیسم سوپاپ دور می شود
[ترجمه ترگمان]همانطور که the به چرخش خود ادامه می دهد، نقطه بالا از مکانیزم سوپاپ حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Skip the tinsel, or move it to a high spot on your tree where your cats and dogs can't get them, warns. Put fragile ornaments at the tip-top of your tree, too, in case jumpy pets try to get to them.
[ترجمه گوگل]هشدار می دهد که از قلع قلع بگذرید یا آن را به نقطه بلندی از درخت خود منتقل کنید، جایی که گربه ها و سگ های شما نمی توانند آنها را دریافت کنند زیور آلات شکننده را نیز در نوک درخت خود قرار دهید، در صورتی که حیوانات خانگی جهنده سعی کنند به آنها برسند
[ترجمه ترگمان]از the پرش کنید و یا آن را به نقطه ای بلند بر روی درخت خود حرکت دهید که در آن گربه ها و سگ های شما نمی توانند آن ها را بگیرند زیورآلات و زیورآلات شکننده را نیز در نوک درخت خود قرار دهید، در صورتی که حیوانات به شدت عصبانی می شوند و سعی می کنند به آن ها برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] نقطه برجسته یا داغ

انگلیسی به انگلیسی

• the high spot of an event, activity, or period of time is the most exciting or enjoyable part of it.
something prominent or memorable, particularly enjoyable experience or event, interesting or important part

پیشنهاد کاربران

بپرس