high spirited

/ˈhaɪˈspɪrətəd//haɪˈspɪrɪtɪd/
شرافتمند، پر دل و جرئت، بزرگ منش، رادمرد، آتشی مزاج، زودانگیز، پرشور و شر، پرجوش و خروش، جسور، متکبر، دارای روح خودسری وجسارت

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: high-spiritedly (adv.), high-spiritedness (n.)
• : تعریف: enthusiastic, fiery, or courageous in temperament or behavior.
• متضاد: low-spirited
• مشابه: exuberant, spirited

انگلیسی به انگلیسی

• someone who is high-spirited is very lively.

پیشنهاد کاربران

پر انرژی. با روحیه
مثال:
So the role of a skilled, high - spirited, motivated worker in generating a surge in production is undeniable and important.
بنابراین نقش کارگران ماهر، با روحیه و با انگیزه در ایجاد جهش در تولید، غیر قابل انکار و مهم است.
high - spirited child.
بچه تخم جن
high spirited
پرنشاط
when sb is a high - high - spritrd person, it means that he/she is in a good mood ( in exceptional spirits ) or sometimes tispy
very active
سرزنده
پر جوش و خروش
پر حادثه