high season

جمله های نمونه

1. Hotels usually raise their prices in high season.
[ترجمه امیرحسین] بالا تر از حد معمول
|
[ترجمه گوگل]هتل ها معمولاً در فصل های بالا قیمت های خود را افزایش می دهند
[ترجمه ترگمان]هتل ها معمولا قیمت خود را در فصل بالا افزایش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A single this time of year, high season, runs a minimum of $ 29
[ترجمه گوگل]یک تک آهنگ در این زمان از سال، فصل پربازدید، حداقل 29 دلار قیمت دارد
[ترجمه ترگمان]در این دوره از سال، فصل بالا، حداقل ۲۹ دلار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In high season the village brass band plays regular concerts and there are waterski displays most weeks.
[ترجمه گوگل]در فصل اوج، گروه برنج روستا کنسرت‌های منظمی را اجرا می‌کند و بیشتر هفته‌ها نمایش‌های اسکی روی آب برگزار می‌شود
[ترجمه ترگمان]در فصل بالا، گروه برنجی دهکده کنسرت های منظمی را اجرا می کند و waterski در بیشتر روزها نمایش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It housed, at high season, forty-five people.
[ترجمه زهره] در فصل پر رونق، 45نفر را در آنجا، سکنی داد
|
[ترجمه گوگل]در فصل اوج، چهل و پنج نفر را در خود جای داده بود
[ترجمه ترگمان]در فصل بالا، چهل و پنج نفر ساکن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is a full entertainments programme during the high season and the hotel has a taverna with frequent live music.
[ترجمه گوگل]یک برنامه سرگرمی کامل در طول فصل پرآب وجود دارد و هتل دارای یک میخانه با موسیقی زنده مکرر است
[ترجمه ترگمان]در فصل بالا یک برنامه سرگرمی های کامل وجود دارد و این هتل دارای یک برنامه سرگرمی با موسیقی زنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The restaurant overlooks the bay and in high season guests can dine on the terrace.
[ترجمه گوگل]این رستوران مشرف به خلیج است و در فصل های بالا مهمانان می توانند در تراس غذا بخورند
[ترجمه ترگمان]رستورانی که در آن نواحی مختلف قرار داشت، در روی ایوان قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is live music on the terrace in high season.
[ترجمه گوگل]در فصل اوج موسیقی زنده در تراس وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در بهار یک موسیقی زنده در ایوان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was the high season for summer flowers.
[ترجمه گوگل]فصل اوج گل های تابستانی بود
[ترجمه ترگمان]فصل high برای گل های تابستانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In high season, which runs from mid-September through December, it can be hard to find a room on some of the trekking routes.
[ترجمه گوگل]در فصل شلوغی که از اواسط سپتامبر تا دسامبر ادامه دارد، یافتن اتاق در برخی از مسیرهای کوهنوردی دشوار است
[ترجمه ترگمان]در فصل بالا، که از اواسط سپتامبر تا دسامبر انجام می شود، پیدا کردن یک اتاق در برخی از مسیرهای پیاده روی دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is the high season, you know.
[ترجمه گوگل]این فصل اوج است، می دانید
[ترجمه ترگمان]می دانید که این فصل خیلی مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. High season on Rapa Nui is the Southern Hemisphere summer—January to March.
[ترجمه گوگل]فصل اوج در راپا نویی تابستان نیمکره جنوبی است - از ژانویه تا مارس
[ترجمه ترگمان]فصل بالا در Rapa نوی، نیم کره جنوبی در تابستان - ژانویه تا مارس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. All rates are subject to high season and trade fair period surcharge.
[ترجمه گوگل]همه نرخ‌ها مشمول اضافه‌هزینه فصل بالا و دوره نمایشگاه تجاری هستند
[ترجمه ترگمان]همه نرخ ها در معرض فصل بالا و دوره منصفانه تجاری افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Rate in high season is 30 % higher than in low season.
[ترجمه گوگل]نرخ در فصل پرآب 30 درصد بیشتر از فصل کم است
[ترجمه ترگمان]نرخ در فصل بالا ۳۰ درصد بیشتر از فصل پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It's high season for bird flu.
[ترجمه گوگل]فصل اوج آنفولانزای پرندگان است
[ترجمه ترگمان]فصل بالا برای سرماخوردگی پرنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They traveled to Europe in high season.
[ترجمه گوگل]آنها در فصل پرآب به اروپا سفر کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در فصل بالا به اروپا سفر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• busy season, season during which something is in demand, period of time during which there is a high level of business or activity
the high season is the time of year when holiday resorts, hotels, tourist attractions, and so on, receive most visitors.

پیشنهاد کاربران

فصل شلوغی هتل ها و مناطق گردشگری
high season ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: فصل رونق
تعریف: دوره‏ای از سال که در آن تعداد مسافران افزایش می‏یابد و نرخ اتاق و کرایۀ وسایل نقلیه از مواقع دیگر بیشتر است
فصلی که در اون گردشگرای زیادی برای بازدید از یک مکان یامکان مورد نظر می یان
فصل رونق
فصلهایی که مسافرت زیادتر در اون شهر مورد نظر ما انجام میشه مثلا شیراز در اردیبهشت گردشگران زیادی رو داره
فصل گردشگری

بپرس