high pressure

/ˈhaɪˈpreʃər//haɪˈpreʃə/

دارای وزن وفشار زیاد، پرفشار، قوی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, concerning, or characterized by a pressure much higher than normal atmospheric pressure.
متضاد: low-pressure

- high-pressure tires
[ترجمه گوگل] لاستیک های فشار قوی
[ترجمه ترگمان] لاستیک های فشار بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: attempting to persuade, as to a purchase, by intimidation and persistence.
متضاد: low-pressure

- high-pressure tactics
[ترجمه گوگل] تاکتیک های فشار بالا
[ترجمه ترگمان] تاکتیک های فشار بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: requiring unusual persistence and energy or a high level of performance.
متضاد: low-pressure

- a high-pressure job
[ترجمه گوگل] یک کار پر فشار
[ترجمه ترگمان] یک شغل با فشار بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: high-pressures, high-pressuring, high-pressured
• : تعریف: to attempt to persuade, as to a purchase, by intimidation and persistence.
مشابه: hustle

- He high-pressured me into signing.
[ترجمه گوگل] او مرا تحت فشار قرار داد تا امضا کنم
[ترجمه ترگمان] او مرا تحت فشار قرار داد تا امضا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. high-pressure sales techniques
روش های فروشندگی توام با اصرار و ابرام

2. firefighters used high-pressure hoses
آتش نشان ها از شیلنگ های پرفشار استفاده می کردند.

3. This type of sheet steel could stand high pressure.
[ترجمه گوگل]این نوع ورق فولادی می تواند فشار بالا را تحمل کند
[ترجمه ترگمان]این نوع فولاد ورق می تواند فشار بالایی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Able to work under high pressure and time limitation.
[ترجمه گوگل]قادر به کار تحت فشار بالا و محدودیت زمانی
[ترجمه ترگمان]توانایی کار تحت فشار بالا و محدودیت زمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The gas containers burst at high pressure .
[ترجمه گوگل]ظروف گاز با فشار زیاد می ترکند
[ترجمه ترگمان]ظروف گازی با فشار زیاد منفجر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Water is forced through the pipes at high pressure .
[ترجمه گوگل]آب با فشار زیاد از طریق لوله ها عبور می کند
[ترجمه ترگمان]آب با فشار زیاد از میان لوله ها وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A ridge of high pressure is building up strongly over the Atlantic.
[ترجمه گوگل]خط الراس با فشار بالا به شدت بر فراز اقیانوس اطلس در حال ایجاد است
[ترجمه ترگمان]یک صخره از فشار بالا به شدت بر روی اقیانوس اطلس در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It's a high pressure job and many people burn out at a young age.
[ترجمه گوگل]این یک شغل پرفشار است و بسیاری از افراد در سنین پایین می سوزند
[ترجمه ترگمان]این یک شغل فشار بالا است و بسیاری از مردم در سنین پایین در حال سوختن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There they breathe in pure oxygen at high pressure.
[ترجمه گوگل]در آنجا با فشار بالا اکسیژن خالص تنفس می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در آنجا با فشار بالا اکسیژن خالص تنفس می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He had also considered the use of high pressure steam but dismissed it as too dangerous.
[ترجمه گوگل]او همچنین استفاده از بخار فشار قوی را در نظر گرفته بود اما آن را بسیار خطرناک رد کرد
[ترجمه ترگمان]او همچنین استفاده از بخار فشار بالا را مد نظر گرفته بود اما آن را خیلی خطرناک رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Bring to high pressure and cook 5 minutes.
[ترجمه گوگل]روی فشار بالا بریزید و 5 دقیقه بپزید
[ترجمه ترگمان]لطفا به بالا فشار وارد کنید و ۵ دقیقه بپزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Lock lid in place and cook at high pressure for 16 minutes.
[ترجمه گوگل]درب را در جای خود قفل کنید و با فشار بالا به مدت 16 دقیقه بپزید
[ترجمه ترگمان]در زودپز را در جای خود قفل کنید و برای مدت ۱۶ دقیقه در فشار بالا بپزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The high pressure deflects storm systems, and with them rain and snow that Arizonans so desperately crave.
[ترجمه گوگل]فشار بالا سیستم های طوفانی و همراه با آن باران و برفی را که مردم آریزونا به شدت آرزو می کنند، منحرف می کند
[ترجمه ترگمان]فشار بالا سیستم های توفانی را منحرف می کند و با آن ها باران و برف را که شدیدا مشتاق آن هستند، باخود حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lock lid in place and bring to high pressure.
[ترجمه گوگل]درب را در جای خود قفل کنید و به فشار بالا برسانید
[ترجمه ترگمان]در زودپز را قفل کنید و فشار زیادی را وارد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Bring to high pressure and cook 12 minutes.
[ترجمه گوگل]روی فشار بالا آورده و 12 دقیقه بپزید
[ترجمه ترگمان]لطفا به بالا فشار وارد کنید و ۱۲ دقیقه بپزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[مهندسی گاز] فشارزیاد - فشارزیاد، پرفشار
[نساجی] فشار بالا - پر فشار
[پلیمر] پرفشار، فشار بالا
[آب و خاک] پرفشار، فرابار

انگلیسی به انگلیسی

• having or withstanding high pressure; using forcefully insistent or persuasive pressure

پیشنهاد کاربران

استرس زا
درباره ی اهنگ ها فکرکنم منظورش استرس زا هست

بپرس