به فردی اشاره دارد که **یک مقام بلندپایه، یک فرد مهم و با نفوذ یا کسی که خود را بزرگ و تأثیرگذار جلوه می دهد**.
این عبارت معمولاً به صورت طنز یا تمسخرآمیز به کار می رود و می تواند بار معنایی مثبت یا منفی داشته باشد.
... [مشاهده متن کامل]
- معمولاً برای اشاره به اشخاصی استفاده می شود که موقعیت اجتماعی یا قدرت زیادی دارند.
- گاهی برای توصیف افرادی که بیش از حد خودشان را مهم می دانند یا حالت برتری طلبانه دارند نیز استفاده می شود.
### 🔹 **مثال ها:**
1. *The new CEO is quite the high muckety - muck around here. *
مدیرعامل جدید اینجا خیلی آدم مهم و بانفوذی است.
2. *Don’t mind him; he’s just acting like a high muckety - muck because of his promotion. *
به حرفش گوش نده؛ فقط به خاطر ترفعش داره خودش رو خیلی مهم نشون می ده.
3. *The high muckety - mucks at the company decided to change the policy without consulting anyone. *
افراد مهم و بلندپایه شرکت تصمیم گرفتند بدون مشورت قانون ها را تغییر دهند.
### 🔹 **مترادف ها و عبارت های نزدیک:**
- Bigwig
- Big shot
- Honcho
- Big cheese
- Top dog
- VIP
این عبارت معمولاً به صورت طنز یا تمسخرآمیز به کار می رود و می تواند بار معنایی مثبت یا منفی داشته باشد.
... [مشاهده متن کامل]
- معمولاً برای اشاره به اشخاصی استفاده می شود که موقعیت اجتماعی یا قدرت زیادی دارند.
- گاهی برای توصیف افرادی که بیش از حد خودشان را مهم می دانند یا حالت برتری طلبانه دارند نیز استفاده می شود.
### 🔹 **مثال ها:**
مدیرعامل جدید اینجا خیلی آدم مهم و بانفوذی است.
به حرفش گوش نده؛ فقط به خاطر ترفعش داره خودش رو خیلی مهم نشون می ده.
افراد مهم و بلندپایه شرکت تصمیم گرفتند بدون مشورت قانون ها را تغییر دهند.
### 🔹 **مترادف ها و عبارت های نزدیک:**