1. Japanese people have a very high life expectancy.
[ترجمه گوگل]مردم ژاپن امید به زندگی بسیار بالایی دارند
[ترجمه ترگمان]مردم ژاپن امید به زندگی بسیار بالایی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It looked like the high life, but it was life on borrowed time.
[ترجمه گوگل]به نظر زندگی بلندی بود، اما زندگی در زمان قرضی بود
[ترجمه ترگمان]شبیه زندگی بلند بود، اما وقت گرفتن زمان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She enjoyed the high life.
4. As in Shakespeare, there are scenes of high life and scenes of low life.
[ترجمه گوگل]همانطور که در شکسپیر، صحنه هایی از زندگی بلند و صحنه هایی از زندگی پست وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همانطور که در آثار شکسپیر، صحنه هایی از زندگی و زندگی بسیار پایین وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She celebrates the high life, he writes a column called Low Life.
[ترجمه گوگل]او زندگی بالا را جشن می گیرد، او ستونی به نام زندگی کم می نویسد
[ترجمه ترگمان]او زندگی عالی خود را جشن می گیرد و ستونی به نام زندگی پایین می نویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They want those babies to have a high life and health expectancy.
[ترجمه گوگل]آنها می خواهند که این نوزادان امید به زندگی و سلامت بالایی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواهند این نوزادان زندگی بالایی داشته باشند و امید به سلامتی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Most large cities are good for business and high life, but not for families on holiday.
[ترجمه گوگل]اکثر شهرهای بزرگ برای کسب و کار و زندگی خوب خوب هستند، اما برای خانواده ها در تعطیلات مناسب نیستند
[ترجمه ترگمان]اکثر شهرهای بزرگ برای تجارت و زندگی عالی خوب هستند، اما برای خانواده ها در تعطیلات مناسب نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She is living the high life in the city.
[ترجمه گوگل]او در شهر زندگی بالایی دارد
[ترجمه ترگمان]او در زندگی بالای شهر زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. High Speed operation and High Life.
[ترجمه گوگل]عملکرد با سرعت بالا و عمر بالا
[ترجمه ترگمان]عملیات سرعت بالا و زندگی بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I've always thought high life doesn't agree with us.
[ترجمه گوگل]من همیشه فکر می کردم که زندگی با ما موافق نیست
[ترجمه ترگمان]من همیشه فکر می کردم که زندگی بلند با ما موافق نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Live the Bangkok high life, literally, with a cocktail or two at the open-air Sirocco Restaurant, located at the State Tower.
[ترجمه گوگل]به معنای واقعی کلمه، با یک یا دو کوکتل در رستوران روباز Sirocco، واقع در برج ایالتی، زندگی عالی بانکوک را تجربه کنید
[ترجمه ترگمان]زندگی بالای بانکوک، به معنای واقعی، با کوکتل و یا دو ساعت در رستوران sirocco هوای آزاد، که در برج دولتی قرار دارد، زندگی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The high life with luxury and high tech thats for you?
[ترجمه گوگل]زندگی بالا با لوکس و تکنولوژی بالا برای شماست؟
[ترجمه ترگمان]زندگی با شکوه و تجملی که مال توست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She accused him of ruining her financially with his taste for the high life.
[ترجمه گوگل]او او را متهم کرد که با ذائقه اش برای زندگی بالا، او را از نظر مالی خراب کرده است
[ترجمه ترگمان]او را متهم به خراب کردن زندگی اش با سلیقه خود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We're all stuck here, while he's off living the high life in New York.
[ترجمه گوگل]همه ما اینجا گیر کرده ایم، در حالی که او زندگی عالی در نیویورک دارد
[ترجمه ترگمان]همه ما اینجا گیر افتادیم، در حالی که اون داره تو نیویورک زندگی می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید