1. It's time you came down off your high horse and admitted you were wrong.
[ترجمه قوری] وقتشه که از کول شیط ن بیای پایین ( غرور رو کنار بزاری ) و اعتراف کنی که اشتباه میکنی|
[ترجمه گوگل]وقت آن است که از اسب بلند خود پایین بیایید و اعتراف کنید که اشتباه کرده اید[ترجمه ترگمان]وقتشه که از اسب high پایین بیای و اعتراف کنی که اشتباه می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. If she'd get down off her high horse for a moment, she might realize there's more than one point of view here.
[ترجمه گوگل]اگر او برای لحظه ای از اسب بلند خود پایین بیاید، ممکن است متوجه شود که در اینجا بیش از یک دیدگاه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اگر برای یک لحظه از اسب بلند شود، ممکن است متوجه شود که بیشتر از یک نکته در اینجا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر برای یک لحظه از اسب بلند شود، ممکن است متوجه شود که بیشتر از یک نکته در اینجا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Oh, now he gets on his high horse and accuses me of being an anti-Semite!
[ترجمه گوگل]آه، حالا او سوار بر اسب بلند خود می شود و من را به ضد یهود بودن متهم می کند!
[ترجمه ترگمان]اوه، حالا سوار اسب بلند شو می شه و منو متهم می کنه که an
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اوه، حالا سوار اسب بلند شو می شه و منو متهم می کنه که an
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Don't get on your high horse with me.
[ترجمه حسام] با من با غرور و افاده برخورد نکن|
[ترجمه گوگل]با من سوار اسب بلندت نشو[ترجمه ترگمان]با من سوار اسب high نشو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. All right, all right; don't get on your high horse.
[ترجمه گوگل]بسیار خوب، بسیار خوب؛ سوار اسب بلندت نشو
[ترجمه ترگمان]بسیار خوب، بسیار خوب، سوار اسب your نشو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیار خوب، بسیار خوب، سوار اسب your نشو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. And Alice had better get off her high horse and realize there was more to life than mooning over Lester Stoner.
[ترجمه گوگل]و آلیس بهتر است از اسب بلند خود پیاده شود و بفهمد که زندگی چیزهای بیشتری از قمر زدن بر لستر استونر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]و آلیس بهتر از این بود که از اسب بلند خود پیاده شود و بفهمد که بیش از آن چیزی است که به زندگی لس تر فکر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و آلیس بهتر از این بود که از اسب بلند خود پیاده شود و بفهمد که بیش از آن چیزی است که به زندگی لس تر فکر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. And the 3- inch high horse is more than happy to help her playmate.
[ترجمه گوگل]و اسب 3 اینچی از کمک به همبازی خود خوشحال است
[ترجمه ترگمان]و اسب ۳ اینچی بیشتر از آن است که به همبازی شدن همبازی خود کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و اسب ۳ اینچی بیشتر از آن است که به همبازی شدن همبازی خود کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He is on his high horse these days.
[ترجمه گوگل]او این روزها سوار بر اسب بلند خود است
[ترجمه ترگمان]این روزها سوار اسب high
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این روزها سوار اسب high
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She wanted to get on her high horse and treat him as if he were nothing.
[ترجمه گوگل]او می خواست سوار اسب بلند خود شود و با او طوری رفتار کند که گویی او چیزی نیست
[ترجمه ترگمان]می خواست سوار اسبش شود و طوری با او رفتار کند که انگار هیچ چیز نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]می خواست سوار اسبش شود و طوری با او رفتار کند که انگار هیچ چیز نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. My father was on his high horse because he had lost his job.
[ترجمه گوگل]پدرم سوار اسبش بود چون کارش را از دست داده بود
[ترجمه ترگمان]پدرم به خاطر اینکه شغلش را از دست داده بود سوار اسب high شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پدرم به خاطر اینکه شغلش را از دست داده بود سوار اسب high شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The girl was on her high horse Because she found her Boyfriend insincere.
[ترجمه گوگل]دختر سوار بر اسب بلند خود بود، زیرا دوست پسر خود را غیر صادق می دانست
[ترجمه ترگمان]دختر روی اسب بلند او نشسته بود، چون دوست پسرش را ریاکار می دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دختر روی اسب بلند او نشسته بود، چون دوست پسرش را ریاکار می دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Mary was on her high horse at the picnic telling everyone what to do.
[ترجمه گوگل]مری در پیک نیک سوار بر اسب خود بود و به همه می گفت که چه کار کنند
[ترجمه ترگمان]مری سوار اسب high بود و به همه می گفت که باید چکار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مری سوار اسب high بود و به همه می گفت که باید چکار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Brendan: Hey, why don't your get off you high horse ? You're no better than me.
[ترجمه گوگل]برندان: هی، چرا از اسب بلندت پیاده نمی شوی؟ تو بهتر از من نیستی
[ترجمه ترگمان]هی، چرا از اسب بالا نمیری؟ تو از من بهتری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هی، چرا از اسب بالا نمیری؟ تو از من بهتری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Nancy came down off her high horse and make friends with them.
[ترجمه گوگل]نانسی از اسب بلند خود پایین آمد و با آنها دوست شد
[ترجمه ترگمان]نانسی از اسب بلند شد و با آن ها دوست شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نانسی از اسب بلند شد و با آن ها دوست شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She appeared to be on her high horse to - night.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که او تا - شب سوار بر اسب بلند خود بود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که او امشب سوار بر اسب خود شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که او امشب سوار بر اسب خود شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید