صفت ( adjective )
• (1) تعریف: emitting a great amount of energy, as certain chemical reactions.
• (2) تعریف: providing food energy to the body quickly and easily.
- He eats a high-energy breakfast before a race.
[ترجمه گوگل] او قبل از مسابقه یک صبحانه پر انرژی می خورد
[ترجمه ترگمان] او قبل از مسابقه یک صبحانه با انرژی بالا می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او قبل از مسابقه یک صبحانه با انرژی بالا می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Glucose is the key ingredient in many high-energy sports drinks.
[ترجمه گوگل] گلوکز عنصر اصلی بسیاری از نوشیدنی های ورزشی پر انرژی است
[ترجمه ترگمان] گلوکز جز کلیدی در بسیاری از نوشیدنی های ورزشی با انرژی بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] گلوکز جز کلیدی در بسیاری از نوشیدنی های ورزشی با انرژی بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: (informal) appearing to be filled with a great amount of energy; energetic.
- She's a high-energy kind of person and never seems to sit still.
[ترجمه گوگل] او فردی پرانرژی است و به نظر می رسد که هرگز یک جا نمی نشیند
[ترجمه ترگمان] او یک نوع انرژی است و هرگز به نظر نمی رسد که آرام بنشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او یک نوع انرژی است و هرگز به نظر نمی رسد که آرام بنشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید