high commissioner

/ˈhaɪkəˈmɪʃənər//haɪkəˈmɪʃənə/

کارمند والا مقام، سرنماینده، بلند جاه، (در کشورهای مشترک المنافع) نماینده ی عالیرتبه، نماینده عالیرتبه کشوری در کشور دیگر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a diplomatic representative of ambassadorial rank, representing one member country of the British Commonwealth to another.

(2) تعریف: the governing head of a province, protectorate, territory, or the like.

جمله های نمونه

1. He lauded the work of the UN High Commissioner for Refugees.
[ترجمه گوگل]او کار کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان را ستود
[ترجمه ترگمان]او از کار کمیسر عالی پناهندگان سازمان ملل برای پناهندگان قدردانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was appointed United Nation High Commissioner for refugees.
[ترجمه گوگل]او به عنوان کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان منصوب شد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان کمیسر عالی سازمان ملل برای پناهندگان منصوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. High Commissioner for Refugees visit the detention center twice a week to assess those requests.
[ترجمه گوگل]کمیساریای عالی پناهندگان هفته ای دو بار از بازداشتگاه بازدید می کند تا این درخواست ها را ارزیابی کند
[ترجمه ترگمان]کمیسر عالی پناهندگان در هفته دو بار به مرکز بازداشت رفت تا این درخواست ها را ارزیابی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Fridtjof Nansen was the first High Commissioner for Refugees on behalf of the League.
[ترجمه گوگل]فریتیوف نانسن اولین کمیساریای عالی پناهندگان از طرف اتحادیه بود
[ترجمه ترگمان]Fridtjof Nansen اولین کمیسر عالی پناهندگان از طرف اتحادیه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Louise Arbour, the high commissioner for human rights at the United Nations, presented the most forceful criticism to date of U. S. detention policies by a senior U.
[ترجمه گوگل]لوئیز آربور، کمیسر عالی حقوق بشر در سازمان ملل متحد، شدیدترین انتقاد تا به امروز را از سیاست های بازداشت ایالات متحده توسط یک مقام ارشد آمریکایی ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]لوئیز آربور کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد شدیدترین انتقاد را به تاریخ U مطرح کرده است اس * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He urged UN High Commissioner for Human Rights Navanethem Pillay to take up the matter with the Iranian authorities immediately.
[ترجمه گوگل]او از ناوانتم پیلای کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواست تا فورا موضوع را با مقامات ایرانی در میان بگذارد
[ترجمه ترگمان]او از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواست تا فورا موضوع را با مقامات ایرانی مطرح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. High Commissioner for Human Rights Louise Arbour, told delegates the high prices and shortages of food were jeopardizing the well-being and rights of countless people.
[ترجمه گوگل]لوئیز آربور، کمیسر عالی حقوق بشر، به نمایندگان گفت که قیمت های بالا و کمبود مواد غذایی، رفاه و حقوق افراد بی شماری را به خطر می اندازد
[ترجمه ترگمان]لوئیز آربور کمیسر عالی حقوق بشر به نمایندگان گفت که قیمت بالای و کمبود مواد غذایی رفاه و رفاه مردم بی شماری را به خطر انداخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. the United Nations High Commissioner for Refugees.
[ترجمه گوگل]کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان
[ترجمه ترگمان]کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The High Commissioner reports annually to ECOSOC and the General Assembly the work of UNHCR.
[ترجمه گوگل]کمیساریای عالی سالانه به ECOSOC و مجمع عمومی گزارش کار کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]کمیساریای عالی پناهندگان سالانه به ECOSOC و مجمع عمومی کار کمیساریای عالی پناهندگان گزارش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In opening the conference, U. N. High Commissioner for Human Rights Louise Arbour, told delegates the high prices and shortages of food were jeopardizing the well-being and rights of countless people.
[ترجمه گوگل]لوئیز آربور کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل در افتتاحیه کنفرانس به نمایندگان گفت که قیمت های بالا و کمبود مواد غذایی رفاه و حقوق افراد بی شماری را به خطر می اندازد
[ترجمه ترگمان]در باز کردن کنفرانس، U ان لوئیز آربور کمیسر عالی حقوق بشر به نمایندگان گفت که قیمت بالای و کمبود مواد غذایی رفاه و رفاه مردم بی شماری را به خطر انداخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The UK has ordered Malawi's high commissioner to leave the country over the "unacceptable" expulsion of Britain's envoy to Lilongwe.
[ترجمه گوگل]بریتانیا به کمیسر عالی مالاوی به دلیل اخراج «غیرقابل قبول» فرستاده بریتانیا به لیلونگوه دستور خروج از کشور را صادر کرده است
[ترجمه ترگمان]بریتانیا به کمیسر عالی مالاوی دستور داده است تا کشور را از اخراج \"غیرقابل قبول\" فرستاده بریتانیا به Lilongwe ترک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Indian High Commissioner to U. K.
[ترجمه گوگل]کمیسر عالی هند در بریتانیا
[ترجمه ترگمان]کمیسر عالی هند در آمریکا ک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That responsibility falls on the local office of the United Nations High Commissioner for Refugees.
[ترجمه گوگل]این مسئولیت بر عهده دفتر محلی کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان است
[ترجمه ترگمان]این مسئولیت در دفتر محلی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She says her dismissal followed the arrival of Peter Hughes, who became high commissioner in January 199
[ترجمه گوگل]او می‌گوید که برکناری او به دنبال آمدن پیتر هیوز، که در ژانویه 199 به سمت کمیسر عالی رسید
[ترجمه ترگمان]او می گوید به دنبال رسیدن پیتر هیوز، که در ماه ژانویه ۱۹۹ کمیسر عالی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• principal or high ranking commissioner, government official in charge of a department; representative of a governmental authority in a district or province
a high commissioner is an ambassador who represents one commonwealth country in another.

پیشنهاد کاربران

بپرس