توانمند. کارآمد. با کفایف. تراز
مثال:
The quality of work in this university must be such that it makes it possible to realize the development of "high - caliber, needed teachers. "
کیفیت کار در این دانشگاه بایستی به گونه ای باشد که تحقق یافتنِ ایجادِ معلمانِ کارآمد و مورد نیاز را امکان پذیر بکند.
... [مشاهده متن کامل]
کیفیت کار در این دانشگاه بایستی به گونه ای باشد که تحقق یافتنِ ایجادِ معلمانِ تراز و مورد نیاز را امکان پذیر بکند.
مثال:
کیفیت کار در این دانشگاه بایستی به گونه ای باشد که تحقق یافتنِ ایجادِ معلمانِ کارآمد و مورد نیاز را امکان پذیر بکند.
... [مشاهده متن کامل]
کیفیت کار در این دانشگاه بایستی به گونه ای باشد که تحقق یافتنِ ایجادِ معلمانِ تراز و مورد نیاز را امکان پذیر بکند.
مثال؛
She is a high - caliber athlete, consistently winning gold medals.
In a discussion about music, one might say, “That band always delivers high - caliber performances. ”
A person might describe a restaurant as “high - caliber” if it consistently provides exceptional food and service.
با کفایت
توانمند
با لیاقت
کارآمد
پربازده
اعلی
Of a high caliber
a fine body with most appropriate limbs and physical and mental powers of a high caliber
جسمی ظریف با اعضای مناسب و قدرت فیزیک و روحیِ
توانمند
با لیاقت
کارآمد
پربازده
اعلی
جسمی ظریف با اعضای مناسب و قدرت فیزیک و روحیِ