high and mighty


(عامیانه) مغرور، گردن فراز

جمله های نمونه

1. I think you're a bit too high and mighty yourself.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم شما خود کمی بیش از حد بالا و قدرتمند هستید
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم تو بیش از حد بلند و قوی هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The entire metropolitan center possessed a high and mighty air calculated to overawe and abash the common applicant.
[ترجمه Learner] "هسته اصلی شهر چنان رفتاری متکبرانه و تحکم آمیز داشت که گویی به عمد برای ترساندن و شرمسار کردن مراجعه کنندگان معمولی طراحی شده بود. "
|
[ترجمه گوگل]کل مرکز کلان شهر دارای هوای بلند و قدرتمندی بود که می توانست متقاضی معمولی را تحت تأثیر قرار دهد
[ترجمه ترگمان]کل مرکز شهر، هوای بسیار بلندی داشت که overawe و overawe را از خود بی خود کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There's no need to be/get so high and mighty with me!
[ترجمه گوگل]نیازی نیست که با من آنقدر بالا و قدرتمند باشید!
[ترجمه ترگمان]احتیاجی نیست که با من این قدر بلند و مقتدر باشد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Don't get high and mighty with me.
[ترجمه 021] برای من دور برندار
|
[ترجمه گوگل]با من بلند و توانا نشو
[ترجمه ترگمان]بلند نشو، با من قوی باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You think you are one of the high and mighty, remember pride goes before a fall.
[ترجمه گوگل]شما فکر می کنید که یکی از افراد عالی و قدرتمند هستید، به یاد داشته باشید که غرور قبل از سقوط پیش می رود
[ترجمه ترگمان]شما فکر می کنید که یکی از بزرگان و مقتدر هستید، به خاطر داشته باشید که غرور پیش از سقوط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He's too high and mighty to mix with ordinary people like us!
[ترجمه گوگل]او بیش از آن بالا و قدرتمند است که نمی تواند با مردم عادی مثل ما مخلوط شود!
[ترجمه ترگمان]او بیش از حد بلند و مقتدر است که با آدم های معمولی مثل ما مخلوط شود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For the high and mighty only appear so because we are on our knees.
[ترجمه گوگل]زیرا افراد والا و توانا فقط به این دلیل ظاهر می شوند که ما به زانو در آمده ایم
[ترجمه ترگمان]چون ما در زانو هستیم و فقط به خاطر این است که روی زانو هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Each time seeing the potbellied celebrities with high and mighty poses I would feel inexplicable awestruck.
[ترجمه گوگل]هر بار با دیدن افراد مشهور با ژست‌های بلند و قدرتمند احساس حیرت غیرقابل توضیحی می‌کردم
[ترجمه ترگمان]هر بار که افراد مشهور potbellied را با ژست بلند و پر قدرت می دیدند، وحشت غیرقابل وصفی می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The entire metropolitan center possessed a high and mighty air calculated to overawe and abash the common applicant and to make the gulf between poverty and success seem both wide and deep.
[ترجمه گوگل]کل مرکز کلان شهر دارای هوای بلند و نیرومندی بود که به گونه ای محاسبه شده بود که متقاضی معمولی را تحت تأثیر قرار دهد و آن را شرمنده کند و شکاف بین فقر و موفقیت را هم گسترده و هم عمیق جلوه دهد
[ترجمه ترگمان]کل این مرکز شهری دارای هوای آزاد و بزرگی بود که برای overawe و abash متقاضی مشترک و ایجاد شکاف بین فقر و موفقیت هر دو گسترده و عمیق به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The press mogul befriended the high and mighty in Britain.
[ترجمه گوگل]غول مطبوعات با افراد بلندپایه و قدرتمند در بریتانیا دوست شد
[ترجمه ترگمان]این غول رسانه ای قدرتمند و قدرتمند در بریتانیا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Scarlett Butler tumbled from her high and mighty place!
[ترجمه گوگل]اسکارلت باتلر از جای مرتفع و قدرتمندش سقوط کرد!
[ترجمه ترگمان]اسکارلت باتلر از آن جا بلند شده بود و از آن جا بلند می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Don't act so all-fired high and mighty.
[ترجمه گوگل]اینقدر بلند و قدرتمند عمل نکنید
[ترجمه ترگمان]انقدر بزرگ و مقتدر رفتار نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The entire metropolitan centre possessed a high and mighty air calculated to overawe and abash the common applicant, and to make the gulf between poverty and success seem both wide and deep.
[ترجمه گوگل]کل مرکز شهری دارای هوای بلند و نیرومندی بود که به گونه ای محاسبه شده بود که متقاضی معمولی را تحت تأثیر قرار دهد و آن را شرمنده کند و شکاف بین فقر و موفقیت را هم گسترده و هم عمیق جلوه دهد
[ترجمه ترگمان]کل این مرکز شهری دارای هوای آزاد و بزرگی بود که برای overawe و abash متقاضی مشترک محاسبه شده بود و ایجاد شکاف بین فقر و موفقیت هر دو گسترده و عمیق به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You know how it is up there on the throne of clouds occupied by the very high and mighty of communications.
[ترجمه گوگل]شما می دانید که چگونه آن بالا در تخت ابری است که توسط ارتباطات بسیار بلند و قدرتمند اشغال شده است
[ترجمه ترگمان]شما می دانید که آن بالا بر تخت سلطنت که با ارتباطات بسیار بلند و بزرگ ارتباط دارد چه طور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• arrogant, boastful
if you say that someone's behaviour is high and mighty, you mean that they think they are very important and are confident that their opinions are right; used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

High - and - mighty ( idiom ) – meaning:
used to describe someone who is arrogant and behaves as if they are superior to others. It implies an attitude of self - importance and a tendency to look down on others.
...
[مشاهده متن کامل]

متکبر؛ از خود راضی؛ پُر فیس و اِفاده؛ خود بزرگ بین؛ پُر نخوت؛ خود خواه؛ پُر اِدعا؛ خود پسند؛ متفرعن؛ گَنده دماغ؛ گران سر؛ پُر مُدعا؛ باد دار.
Example 👇
ROBIN ( with a guffaw ) : What, Madge! I never knew you fancied Gerald Thornton.
MRS Conwy ( in light but significant tone ) She did – once. Didn’t you, dear? And I believe he was interested – oh, a long time ago, when you children were all still at home.
KAY ( sharply ) : Mother, if that’s not true, then it’s stupid silly talk. If it is true, then it’s cruel.
MRS Conway: Nonsense! And not so high - and - mighty, please, Kay.
* Time and the Conways - a play by J. B. Priestley ( p. 101, pdf )
رابین ( با خنده ) : چی، مج! من هیچ وقت نمی دونستم که به جرالد تورنتون علاقه داری.
خانم کانوی ( با لحنی ملایم اما معنادار ) : اون داشت - یه موقعی. مگه نه عزیزم؟ و فکر کنم جرالد هم علاقه مند بود - اوه، خیلی وقت پیش، وقتی که شما بچه ها هنوز تو خونه بودید.
کی ( با لحنی تند ) : مادر، اگه این درست نیست، پس حرف احمقانه ایه. اگه درست باشه، پس ظالمانه ست.
خانم کانوی: مزخرفه! و نیازی نیست اینقدر خود پسند باشی، کی.
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه # زمان و خانواده کانوی، # اثر جی بی پریستلی ( ص ۱۰۱، نسخه پی دی اف )

high and mighty
منابع• https://www.merriam-webster.com/dictionary/high-and-mighty
از دماغ فیل افتاده
خودبزرگ بین
acting as though you are without fault
خود شیفته
خیلی به خود مغرور بودن و فقط خود را قبول داشتن