• : تعریف: deserted or stranded; without help. • مشابه: aground
جمله های نمونه
1. We are left behind, high and dry.
[ترجمه گوگل]ما عقب مانده ایم، بلند و خشک [ترجمه ترگمان] ما عقب موندیم، بالا و خشک [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He left me high and dry.
[ترجمه علیرضا] منو با یک موقعیت سخت و ناامید کننده رها کرد
|
[ترجمه گوگل]او مرا بالا و خشک رها کرد [ترجمه ترگمان]مرا بلند و خشک تنها گذاشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He left her high and dry in a strange country without any money.
[ترجمه گوگل]او را در کشوری غریب و بی پول رها کرد [ترجمه ترگمان]بدون پول، او را در کشوری عجیب و غریب تنها گذاشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The depression left his business high and dry.
[ترجمه گوگل]افسردگی کسب و کار او را بالا و خشک کرد [ترجمه ترگمان]افسردگی سبب شد که کارش خشک و خشک شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Their yacht was left high and dry on a sandbank.
[ترجمه گوگل]قایق بادبانی آنها در بلندی و خشکی روی یک ساحل رها شده بود [ترجمه ترگمان]کشتی ایشان در ساحل شنی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The once-thriving port of Rye was left high and dry as sea levels retreated.
[ترجمه گوگل]بندر چاودار که زمانی پر رونق بود، با عقب نشینی سطح دریا، مرتفع و خشک شد [ترجمه ترگمان]بندر زمانی پر رونق رای Rye بالا و خشک شد چون سطح دریا کاهش یافت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The pirates left us high and dry!
[ترجمه علیرضا] دزدان دریایی ما را با یک وضیعت که عاجز ودرمانده شده بودیم رهامون کردن
|
[ترجمه گوگل]دزدان دریایی ما را بالا و خشک رها کردند! [ترجمه ترگمان]دزدان دریایی ما را بالا و خشک رها کردند! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. When Matt married Inez I was left high and dry.
[ترجمه گوگل]زمانی که مت با اینز ازدواج کرد، من خشک و بلند مانده بودم [ترجمه ترگمان]وقتی که \"مت\" و \"مت\" ازدواج کرد من اونجا رو خشک و خشک ترک کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Some crews actually rope cell phones down to high and dry rock climbers to get information.
[ترجمه گوگل]برخی از خدمه در واقع برای دریافت اطلاعات، تلفن های همراه را به صخره نوردان بلند و خشک می کشند [ترجمه ترگمان]بعضی از خدمه در واقع تلفن های همراه را به بالا تا صخره بلند و خشک متصل می کنند تا اطلاعات کسب کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Between breakups the continents stood high and dry.
[ترجمه گوگل]بین جدایی ها، قاره ها بلند و خشک بودند [ترجمه ترگمان]ارتباط بین قاره ها، بلند و خشک و خشک بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I can't just leave him high and dry.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم او را بالا و خشک بگذارم [ترجمه ترگمان]من نمی تونم اون رو بلند و خشک تنها بذارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Tom took all the money and left me high and dry.
[ترجمه گوگل]تام تمام پول ها را گرفت و من را بلند و خشک رها کرد [ترجمه ترگمان]تام همه پول را گرفت و من را بلند و خشک گذاشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The project evaporated and Harry was left high and dry.
[ترجمه گوگل]پروژه تبخیر شد و هری بالا و خشک ماند [ترجمه ترگمان]پروژه از بین رفت و هری خشک شده و خشک شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Here I sit high and dry — no food, no money, no anything.
[ترجمه گوگل]اینجا من بلند و خشک می نشینم - نه غذا، نه پول، نه هیچ چیز [ترجمه ترگمان]من اینجا می نشینم و خشک می کنم - نه غذا، نه پول، نه چیزی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He took all the money and left me high and dry.
[ترجمه گوگل]همه پول را گرفت و مرا بالا و خشک گذاشت [ترجمه ترگمان]پول را گرفت و من را بلند و خشک گذاشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• up away from the water; stranded, without help
پیشنهاد کاربران
بی یار و یاور
آس و پاس
IN A VERY DIFFICULT SITUATION
قال گذاشتن
Without any help or any option, depressing situation, alone