قید ( adverb )
• : تعریف: in total confusion or disorder.
- The children scampered higgledy-piggledy over the playground.
[ترجمه گوگل] بچهها با صدای بلند از روی زمین بازی پریدند
[ترجمه ترگمان] بچه ها با عجله از زمین بازی دور شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بچه ها با عجله از زمین بازی دور شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: completely disordered or confused; jumbled.
• متضاد: orderly
• متضاد: orderly