hieroglyphic

/ˌhaɪroˈɡlɪfɪk//ˌhaɪərəˈɡlɪfɪk/

(مصر باستان و غیره - جمع) هیروگلیف، خط تصویری، خط نقشی، وات (حرف الفبا) نقشی، وابسته به خط نقشی، نگاشته شده به خط نقشی، (از نظر فهم) دشوار، بغرنج، دیر فهمیدنی، رمزی، خط هیروگلیف

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or concerning a type of writing, esp. one used by the ancient Egyptians, that uses pictorial symbols to represent words or sounds.

(2) تعریف: written in such symbols.

(3) تعریف: written so as to be unreadable or indecipherable.
اسم ( noun )
مشتقات: hieroglyphical (adj.), hieroglyphically (adv.)
(1) تعریف: a single hieroglyphic symbol; hieroglyph.

- A breakthrough in the deciphering of Egyptian hieroglyphics occurred with the discovery of the Rosetta stone.
[ترجمه گوگل] با کشف سنگ روزتا، پیشرفتی در رمزگشایی هیروگلیف مصری رخ داد
[ترجمه ترگمان] یک پیشرفت در رمز گشایی خط هیروگلیف مصری با کشف سنگ Rosetta رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: (pl.) writing in hieroglyphic symbols or something similar.

(3) تعریف: (pl.) writing that is unreadable or indecipherable.

جمله های نمونه

1. What Champollion will decipher this hieroglyphic for us, that we may turn over a new leaf at last?
[ترجمه گوگل]کدام شامپولیون این هیروگلیف را برای ما رمزگشایی خواهد کرد تا بالاخره برگ جدیدی را برگردانیم؟
[ترجمه ترگمان]این رمز برای ما چیست که عاقبت به یک برگ جدید تبدیل شویم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Dongba is an ancient hieroglyphic language.
[ترجمه گوگل]دونگبا یک زبان هیروگلیف باستانی است
[ترجمه ترگمان]Dongba یک زبان باستانی hieroglyphic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Or I guess it is a uniform hieroglyphic.
[ترجمه گوگل]یا حدس می‌زنم که یک هیروگلیف یکنواخت باشد
[ترجمه ترگمان] یا فکر کنم این یه رمز uniform
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This symbol later evolved into a common hieroglyphic symbolizing victory.
[ترجمه گوگل]این نماد بعداً به یک هیروگلیف رایج به نماد پیروزی تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]این نماد بعدها به یک معما مشترک تبدیل شد که نماد پیروزی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ancient Egyptian hieroglyphic script was finally deciphered.
[ترجمه گوگل]خط هیروگلیف مصر باستان سرانجام رمزگشایی شد
[ترجمه ترگمان]خط هیروگلیف مصری باستانی در نهایت کشف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For centuries hieroglyphic word pictures painted on Egyptian ruins were a mystery.
[ترجمه گوگل]برای قرن ها، تصاویر کلمات هیروگلیف که بر ویرانه های مصر نقاشی شده بودند، یک راز بود
[ترجمه ترگمان]برای قرن ها نقاشی های دیواری هیروگلیف در خرابه های مصر یک راز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This makes them closer to the kana, Vai, Yi, cuneiform, and hieroglyphic systems.
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که آنها به سیستم های کانا، وای، یی، خط میخی و هیروگلیف نزدیک شوند
[ترجمه ترگمان]این امر آن ها را به خط میخی، Vai، Yi، و سیستم های هیروگلیف نزدیک تر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By translating the Greek passage they could understand what the hieroglyphic passages said.
[ترجمه گوگل]آنها با ترجمه متن یونانی می توانستند بفهمند که قسمت های هیروگلیف چه می گوید
[ترجمه ترگمان]با ترجمه متن یونانی، آن ها توانستند آنچه را که خطوط هیروگلیف می گوید درک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thoth is believed to have given the Egyptians the gift of hieroglyphic writing.
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که توث به مصریان هدیه نوشتن هیروگلیف را داده است
[ترجمه ترگمان]اعتقاد بر این است که Thoth به مصری ها هدیه نوشته های هیروگلیف را داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Its Assyrian collections formed the basis for the decipherment of cuneiform just as the acquisition of the Rosetta Stone has resulted in the unlocking of Egyptian hieroglyphic script.
[ترجمه گوگل]مجموعه‌های آشوری آن اساس رمزگشایی خط میخی را تشکیل می‌دهند، همانطور که به دست آوردن سنگ روزتا منجر به باز شدن خط هیروگلیف مصری شده است
[ترجمه ترگمان]مجموعه های آشوری آن پایه و اساس خط میخی را درست به عنوان فراگیری زبان Rosetta به دست آورده است که منجر به باز کردن نوشته های هیروگلیف مصری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An ancient Mayan city of southern Mexico southeast of Villahermosa. The Temple of Inscriptions is noted for its hieroglyphic tablets.
[ترجمه گوگل]یک شهر باستانی مایاها در جنوب مکزیک در جنوب شرقی ویلاهرموسا معبد کتیبه‌ها به خاطر لوح‌های هیروگلیف خود مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]یک شهر باستانی مایایی اهل جنوب شرقی Villahermosa معبد of به خاطر لوح های hieroglyphic مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The next chapter then sets out to explicate Deleuze's question of thinking through hieroglyphic experience.
[ترجمه گوگل]سپس فصل بعدی به تبیین مسئله تفکر دلوز از طریق تجربه هیروگلیف می پردازد
[ترجمه ترگمان]فصل بعد به سوال explicate درباره تفکر از طریق تجربه hieroglyphic می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After many years of study, experts were eventually able to translate all the hieroglyphic symbols.
[ترجمه گوگل]پس از سالها مطالعه، سرانجام کارشناسان توانستند تمام نمادهای هیروگلیف را ترجمه کنند
[ترجمه ترگمان]پس از سال ها تحصیل، کارشناسان در نهایت توانستند تمام نشانه های مرموز را ترجمه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to a hieroglyph; written in hieroglyphics (pictographic script of the ancient egyptians); hard to decipher

پیشنهاد کاربران

توضیحاتی در رابطه با hieroglyphic
هیروگلیف نوعی سیستم نوشتاری است که در آن از نماد های تصویری استفاده می شود و هر کدام از تصویر ها حاکی از معنایی بخصوص است.
منبع: سایت بیاموز
خط تصویری

بپرس