hierocracy


(حکومت روحانیون) کاهن سالاری، کشیش سالاری، روحانی سالاری

پیشنهاد کاربران

هایِراکرِسی
________________________________________
🔸 معادل فارسی:
حکومت روحانی / سلطه ی مذهبی / فرمانروایی دینی
در زبان محاوره ای:
حکومتی که آخوندها یا کشیش ها همه کاره ان، حکومت مذهبی مطلق
...
[مشاهده متن کامل]

________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ( سیاسی – مذهبی ) :
نوعی حکومت که در آن قدرت سیاسی به طور کامل در اختیار رهبران مذهبی است و نهادهای دینی بر همه ی جنبه های حکومت سلطه دارند
مثال: In a hierocracy, religious leaders govern both spiritual and civil affairs.
در حکومت روحانی، رهبران مذهبی هم امور دینی و هم امور مدنی را اداره می کنند.
2. ( تاریخی – کلیسایی ) :
در قرون وسطی، پاپ و کلیسا در برخی دوره ها به عنوان قدرت مطلق سیاسی و مذهبی عمل می کردند
مثال: The medieval papacy aspired to hierocracy over Christian Europe.
پاپ های قرون وسطی در پی سلطه ی کامل مذهبی بر اروپا بودند.
3. ( تحلیلی – فلسفی ) :
در نقد ساختارهای دینی، گاهی به سلطه ی بی چون وچرای نهادهای مذهبی بر جامعه اشاره دارد
مثال: Some theorists view hierocracy as incompatible with democratic pluralism.
برخی نظریه پردازان، حکومت روحانی را ناسازگار با چندصدایی دموکراتیک می دانند.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
ecclesiocracy – theocracy – clerical rule – religious autocracy – papal supremacy
________________________________________
🔸 نکته ی فرهنگی و اضافی:
"Hierocracy" واژه ای تخصصی تر و نظری تر از "theocracy" و "ecclesiocracy" است.
در حالی که "theocracy" به هر نوع حکومت دینی اشاره دارد، "hierocracy" معمولاً به سلطه ی کامل و متمرکز نهاد مذهبی بر همه ی جنبه های حکومت اطلاق می شود.

مقدس سالاری
( در هندوییزم ) برهمن سالاری، ( در یهودیت ) کاهن سالاری، ( در مسیحیت ) روحانی سالاری، ( در اسلام ) فقیه سالاری