hibernal

/haɪˈbɜːrnl//haɪˈbɜːnl/

معنی: زمستانی
معانی دیگر: وابسته به زمستان، شتوی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or concerning winter; wintry.

مترادف ها

زمستانی (صفت)
brumal, winter, wintry, brumous, hibernal

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to winter; occurring in winter

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Relating to winter; characteristic of winter ❄️
🔍 مترادف: Wintry
✅ مثال: The hibernal landscape was covered in a thick blanket of snow.
hibernal ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: زمستانی
تعریف: ویژگی آن دسته از پدیده‏های مربوط به نمو که در فصل زمستان اتفاق می‏افتد

بپرس