1. A Victorian stuff-over settee made £320; a mahogany hexagonal occasional table, £200 and a Sheffield plate tea urn, £170.
[ترجمه گوگل]یک مبل راحتی ویکتوریایی با قیمت 320 پوند یک میز گاه به گاه شش ضلعی ماهاگونی، 200 پوند و یک قوطی چای بشقاب شفیلد، 170 پوند
[ترجمه ترگمان]یک چیز ویکتوریایی - روی نیمکت ۳۲۰، ۳۲۰ پوند، یک میز گاهی چوب ماهون، ۲۰۰ پوند و یک قوری چای بشقاب شفیلد، ۱۷۰ پوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The hexagonal cells, however, are built with a precision and uniformity that fully matches those of the honey bee.
[ترجمه گوگل]سلول های شش ضلعی، با این حال، با دقت و یکنواختی ساخته شده اند که به طور کامل با سلول های زنبور عسل مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، سلول های شش ضلعی با دقت و یکنواختی ساخته شده اند که کاملا منطبق با سلول های زنبور عسل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The dorsal arm plates are roundly hexagonal and contiguous proximally.
[ترجمه گوگل]صفحات بازوی پشتی به صورت شش ضلعی گرد و نزدیک به هم هستند
[ترجمه ترگمان]صفحات پشتی پشتی صراحتا شش ضلعی و proximally هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. To his surprise, he found the hexagonal spanner on the ledge in the garage where it was meant to be.
[ترجمه گوگل]در کمال تعجب، آچار شش ضلعی را روی تاقچه در گاراژی که قرار بود قرار داشت، پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]در کمال تعجب دید که می تواند hexagonal را که در گاراژ قرار داشت، در گاراژ پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Wasps also make nests filled with combs of hexagonal cells, but they build not with wax but with paper.
[ترجمه گوگل]زنبورها همچنین لانه هایی پر از شانه های سلول های شش ضلعی می سازند، اما آنها نه با موم بلکه با کاغذ می سازند
[ترجمه ترگمان]Wasps همچنین باعث ایجاد nests پر از سلول های شش ضلعی می شوند، اما آن ها با موم اما با کاغذ ترکیب نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It normally occurs as flat hexagonal plates.
[ترجمه گوگل]معمولاً به صورت صفحات شش ضلعی مسطح ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]این حالت معمولا به عنوان صفحات شش ضلعی صاف اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Study result shows that regular hexagonal node coverage model is more suitable to the 2 - D region.
[ترجمه گوگل]نتایج مطالعه نشان می دهد که مدل پوشش گره شش ضلعی منظم برای ناحیه 2-D مناسب تر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه مطالعه نشان می دهد که مدل پوشش شبکه شش ضلعی منظم برای منطقه ۲ - D مناسب تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Plunger mantle has a hexagonal structure and also is fitted with special tools.
[ترجمه گوگل]مانتو پلانجر ساختاری شش ضلعی دارد و به ابزارهای مخصوص نیز تعبیه شده است
[ترجمه ترگمان]پوشش plunger یک ساختار شش ضلعی دارد و با ابزارهای ویژه ای مجهز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A hexagonal close-packed model for graphite particle was developed. The fraction of carbon atoms on the surface and edge was derived in expression of crystallographic parameters and particle size.
[ترجمه گوگل]یک مدل شش ضلعی بسته بندی شده برای ذرات گرافیت توسعه داده شد کسر اتم های کربن روی سطح و لبه در بیان پارامترهای کریستالوگرافی و اندازه ذرات به دست آمد
[ترجمه ترگمان]یک مدل نزدیک به گوشه شش ضلعی برای ذرات گرافیتی ایجاد شد کسر اتم های کربن بر روی سطح و لبه در بیان پارامترهای کریستالوگرافی و اندازه ذره بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In the hexagonal close packed structure, slip systems are more limited.
[ترجمه گوگل]در ساختار بسته بسته شش ضلعی، سیستم های لغزش محدودتر هستند
[ترجمه ترگمان]در ساختار بسته نزدیک شش گوشه، سیستم های لغزش محدودتر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The leafy lipid bilayer, spectrin tetramers arranged into hexagonal network that are anchored by membrane proteins.
[ترجمه گوگل]دولایه لیپیدی برگی، تترامرهای اسپکترین که در شبکه شش ضلعی قرار گرفته اند که توسط پروتئین های غشایی لنگر انداخته اند
[ترجمه ترگمان]The lipid leafy، spectrin tetramers به شبکه شش ضلعی منظم متصل شده اند که توسط پروتئین های غشا مهار شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This article introduces the Hexagonal pyramid beryl, which crystallized perpendicular to the granite-pegmatite vein wall which has a close relation with Na replacement in the post melt period.
[ترجمه گوگل]این مقاله به معرفی بریل هرم شش ضلعی می پردازد که عمود بر دیواره رگه گرانیت-پگماتیت متبلور شده است که رابطه نزدیکی با جایگزینی Na در دوره پس از ذوب دارد
[ترجمه ترگمان]این مقاله هرم Hexagonal هرم را معرفی می کند که عمود بر دیواره رگ گرانیت - pegmatite است که رابطه نزدیکی با جایگزینی نا در دوره بعد از ذوب شدن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In equilibrium condition, AlN whiskers with hexagonal structure, the structure of AlN, were grown via VS mechanism.
[ترجمه گوگل]در شرایط تعادل، سبیل های AlN با ساختار شش ضلعی، ساختار AlN، از طریق مکانیسم VS رشد کردند
[ترجمه ترگمان]در شرایط تعادل، whiskers AlN با ساختار شش ضلعی، ساختار of، از طریق مکانیزم VS - VS - grown رشد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A method for determining the hexagonal polytypes of silicon carbide using the Laue pattern is described.
[ترجمه گوگل]روشی برای تعیین چند نوع شش ضلعی کاربید سیلیکون با استفاده از الگوی Laue شرح داده شده است
[ترجمه ترگمان]روشی برای تعیین the شش ضلعی سیلیکون کاربید با استفاده از الگوی Laue توصیف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Thecab is hexagonal wall box - type structure. Glass is mounted at six sides with wide viewing range.
[ترجمه گوگل]کابین از نوع ساختار جعبه دیواری شش ضلعی است شیشه در شش طرف با دامنه دید وسیع نصب شده است
[ترجمه ترگمان]Thecab یک ساختار تک منظوره دیوار شش ضلعی است شیشه در شش طرف با دامنه دید گسترده نصب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید