hewn

/ˈhjuːn//hjuːn/

معنی: قطع کننده
معانی دیگر: (با تبر یا اسکنه و غیره) بریده شده، تراشیده شده، بریدن، انداختن، قطع کردن، خردکردن، شکستن

جمله های نمونه

1. hewn stone
سنگ بریده

2. his head was hewn off with one blow of the sword
سرش با یک ضربه ی شمشیر قطع شد.

3. the tunnel was hewn out of solid rock
از میان سنگ یک پارچه تونل را کندند.

4. The walls were hewn from local stone.
[ترجمه گوگل]دیوارها از سنگ محلی تراشیده شده اند
[ترجمه ترگمان]دیوارها از سنگ تراشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The monument was hewn out of the side of a mountain.
[ترجمه گوگل]بنای یادبود از کنار یک کوه تراشیده شده است
[ترجمه ترگمان]بنای یادبودی از دامنه کوه تراشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The statues were hewn out of solid rock.
[ترجمه گوگل]مجسمه ها از سنگ های محکم تراشیده شده بودند
[ترجمه ترگمان]مجسمه ها از سنگ جامد ساخته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rough hewn steps led up steeply, hugging an almost sheer cliff face.
[ترجمه گوگل]پله های تراش خورده ناهموار با شیب تند به سمت بالا منتهی می شد و صخره ای تقریباً محض را در آغوش می گرفت
[ترجمه ترگمان]گام های سختی که از آن بیرون می امد، با شیبی تند به بالا منتهی می شد و صورت یک صخره بلندی را در آغوش گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The tombs are rock hewn chambers, many beautifully decorated by wall paintings in rich colours.
[ترجمه گوگل]مقبره‌ها اتاق‌های تراش خورده صخره‌ای هستند که بسیاری از آنها به زیبایی با نقاشی‌های دیواری با رنگ‌های غنی تزئین شده‌اند
[ترجمه ترگمان]این مقبره ها اتاق های rock هستند که بسیاری از آن ها به زیبایی با نقاشی های دیواری در رنگ های غنی تزئین شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He hath inclosed my ways with hewn stone, he hath made my paths crooked.
[ترجمه گوگل]او راههای مرا با سنگ تراشیده محصور کرده، راههای مرا کج کرده است
[ترجمه ترگمان]با سنگ تراشیده راه خود را طی کرده، کوره راه من کج شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The narrow passages are roughly hewn in the rock.
[ترجمه گوگل]گذرگاه های باریک تقریباً در صخره تراشیده شده اند
[ترجمه ترگمان]راهروهای باریک به سختی در سنگ تراشیده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The cottage was hewn as under [ in two ] by an earthquake.
[ترجمه گوگل]کلبه در اثر یک زلزله به صورت زیر [در دو] تراشیده شد
[ترجمه ترگمان]این کلبه براساس [ ۲ ] در اثر یک زلزله مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He has walled in my ways with hewn stone; He has made my paths crooked.
[ترجمه گوگل]او در راه های من با سنگ تراشیده دیوار کشیده است او راه های مرا کج کرده است
[ترجمه ترگمان]او با سنگ تراشیده از راه های من کشیده شده است؛ paths را کج کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The cottage was hewn as under by an earthquake.
[ترجمه گوگل]کلبه در اثر زلزله به شکل زیر تراشیده شد
[ترجمه ترگمان]کلبه زیر یک زمین لرزه ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The stature was hewn from one large block of marble.
[ترجمه گوگل]قامت از یک بلوک بزرگ مرمر تراشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]قد بلندی داشت از یک تکه سنگ مرمر تراشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. roughly hewn timber frames.
[ترجمه گوگل]قاب های چوبی تقریبا تراشیده شده
[ترجمه ترگمان]که به سختی از آن استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قطع کننده (صفت)
intermittent, secant, hewn, loppy

انگلیسی به انگلیسی

• cut down, cut off; roughly shaped, formed by hewing (as with an ax); carved out

پیشنهاد کاربران

بپرس