heterosexuality

/ˌhetərosekʃəˈwæləti//ˌhetərəˌsekʃʊˈælɪti/

معنی: علاقه بجنس مخالف
معانی دیگر: علاقه بجنس مخالف

جمله های نمونه

1. These criteria connote reproductive heterosexuality, and male-, middle-class-dominated employment.
[ترجمه گوگل]این معیارها دگرجنس گرایی باروری و اشتغال تحت سلطه مردان و طبقه متوسط ​​را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این معیارها هم دلالت بر جذب باروری، و اشتغال مردانه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In many ways the underworld of heterosexuality seems no more rational than the free-for-all of homosexual life.
[ترجمه گوگل]از بسیاری جهات، دنیای زیرین دگرجنس گرایی منطقی تر از زندگی همجنس گرا آزادانه برای همه به نظر نمی رسد
[ترجمه ترگمان]از بسیاری جهات، دنیای اموات of به نظر می رسد که منطقی تر از زندگی free باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Heterosexuality can be more or less narcissistic, it can be very disturbed or not so.
[ترجمه گوگل]دگرجنس گرایی می تواند کم و بیش خودشیفته باشد، می تواند بسیار آشفته باشد یا نه
[ترجمه ترگمان]Heterosexuality می تواند خودشیفته (یا کم تر)باشد، اما می تواند بسیار آشفته و یا نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What do you think caused your heterosexuality?
[ترجمه گوگل]فکر می کنید چه چیزی باعث دگرجنس گرایی شما شده است؟
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی چی باعث do شده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Your heterosexuality doesn ] t offend me as long as you don ] t try to force it on me.
[ترجمه گوگل]دگرجنس گرایی شما تا زمانی که سعی نکنید آن را به من تحمیل کنید مرا آزار نمی دهد
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که تو سعی نمی کنی اونو به من تحمیل کنی، منو ناراحت نمی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If heterosexuality is normal, why a disproportionate number of mental patients heterosexual?
[ترجمه گوگل]اگر دگرجنسگرایی طبیعی است، چرا تعداد نامتناسبی از بیماران روانی دگرجنسگرا هستند؟
[ترجمه ترگمان]اگر heterosexuality طبیعی باشد، چرا تعداد زیادی از بیماران روانی دارای تمایلات جنسی هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Is it possible that your heterosexuality is just a phase that you will grow out of?
[ترجمه گوگل]آیا ممکن است دگرجنس گرایی شما فقط مرحله ای باشد که از آن خارج شوید؟
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است heterosexuality شما تنها مرحله ای باشد که از آن رشد خواهید کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Heterosexuality is the natural norm, bisexuality and homosexuality must be suppressed.
[ترجمه گوگل]دگرجنس گرایی هنجار طبیعی است، دوجنس گرایی و همجنس گرایی باید سرکوب شود
[ترجمه ترگمان]Heterosexuality یک هنجار طبیعی است، bisexuality و همجنس گرایی باید سرکوب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Do you think you may have turned to heterosexuality out of fear of rejection?
[ترجمه گوگل]آیا فکر می کنید ممکن است از ترس طرد شدن به دگرجنس گرایی روی آورده اید؟
[ترجمه ترگمان]آیا فکر می کنید ممکن است از ترس از رد شدن به heterosexuality تبدیل شده اید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Is it possible your heterosexuality stems from a neurotic fear of others of the same sex?
[ترجمه گوگل]آیا ممکن است دگرجنسگرایی شما ناشی از ترس عصبی از افراد همجنس باشد؟
[ترجمه ترگمان]آیا این کار ممکن است ناشی از ترس عصبی از دیگران از جنس مشابه باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The money so much a heterosexuality to feel again we beautiful man but have no courage.
[ترجمه گوگل]پول بسیار دگرجنس گرا برای احساس دوباره ما مرد زیبا اما هیچ شجاعت
[ترجمه ترگمان]پول آنقدر پول است که انسان بتواند باز هم احساس کند که ما زیبا هستیم، اما جرات نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If heterosexuality is normal, why are so many mental patients heterosexual?
[ترجمه گوگل]اگر دگرجنسگرایی طبیعی است، چرا بسیاری از بیماران روانی دگرجنسگرا هستند؟
[ترجمه ترگمان]اگر heterosexuality طبیعی است، چرا بسیاری از بیماران ذهنی به جنس مخالف تمایل دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Such inaction provides an ideal foil which leaves their assumed image of heterosexuality intact.
[ترجمه گوگل]چنین انفعالی فویل ایده آلی را فراهم می کند که تصویر فرضی آنها از دگرجنس گرایی را دست نخورده باقی می گذارد
[ترجمه ترگمان]چنین inaction یک فویل ایده آل را فراهم می کند که تصویر فرضی آن ها را دست نخورده نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We make daily decisions about whether or not to say, whether or not to interrupt the assumptions being made about our presumed heterosexuality.
[ترجمه گوگل]ما هر روز تصمیم می‌گیریم که بگوییم یا نه، فرضیاتی را که درباره دگرجنس‌گرایی فرضی‌مان مطرح می‌شود، قطع کنیم یا نه
[ترجمه ترگمان]ما هر روز در مورد این که آیا بگوییم یا نه برای قطع کردن مفروضات اتخاذ شده در مورد heterosexuality فرضی ما، تصمیم گیری می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Some employers tried to make potential participants swear allegiance to heterosexuality before they would pay their conference fee.
[ترجمه گوگل]برخی از کارفرمایان سعی کردند شرکت کنندگان بالقوه را قبل از پرداخت هزینه کنفرانس خود به دگرجنس گرایی سوگند دهند
[ترجمه ترگمان]برخی از کارفرمایان تلاش کردند تا قبل از پرداخت هزینه کنفرانس، شرکت کنندگان بالقوه را وادار به سوگند وفاداری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

علاقه بجنس مخالف (اسم)
heterosexuality

انگلیسی به انگلیسی

• condition of being sexually attracted to a member or members of the opposite sex
heterosexuality is sexual attraction or sexual activity between a man and a woman.

پیشنهاد کاربران

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک prefix داریم به اسم hetero
📌 این پیشوند، معادل "different" و "other" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این پیشوند را در خود داشته باشند، به "different" یا "other" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 heterogeneous: made of parts that are all ‘different’
🔘 heteronym: words that are spelled the same but have ‘different’ pronunciations and meanings
🔘 heterodox: holding beliefs that are ‘different’ from the accepted norm
🔘 heterogeneous: consisting of elements that are ‘different’ in kind
🔘 heterotroph: an organism that consumes ‘different’ sources of food
🔘 heteromorphic: having ‘different’ forms at various stages
🔘 heterochromatic: having ‘different’ colors
🔘 heterosexual: being attracted to the ‘other’ gender
🔘 heterogeneity: the quality of being made up of ‘different’ parts
🔘 heterosphere: the upper part of the atmosphere where gases are ‘different’ in layers

Heterosexuality is romantic attraction, sexual attraction or sexual behavior between people of the opposite sex or gender
دگرجنس گرایی یا ناهمجنس خواهی ( به انگلیسی: Heterosexuality ) ، گونه ای از گرایش های جنسی است و به معنی کشش عاشقانه ورفتار جنسی میان افراد از جنس یا جنسیت مخالف است. دگرجنس گرایی الگویی بادوام از احساسات عاطفی، عاشقانه و کشش جنسی به جنس مخالف است.
...
[مشاهده متن کامل]

heterosexuality ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: دگرجنس گرایی
تعریف: احساس و رابطۀ جنسی نسبت به جنس مخالف
دگرجنس خواهی_ دگرجنس گرایی

بپرس