heteroclite
نابهنجار، ناهنجار، غیرعادی، خلاف قاعده، ناساز (heteroclitic هم می گویند)، بیقاعده، سماعی، اسم بیقاعده، کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
انگلیسی به انگلیسی
irregular thing or person; (grammar) word that is formed in an irregular way
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید